موقعیت شما در سایت:
راهکار های برخورد با همسر کنترل گر
راهکار های برخورد با همسر کنترل گر
0 نظر
0 لایک
5340 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/11/28
توضیحات
آیا در رابطه ای با یک فرد کنترل گر هستید؟ این مقاله به شما کمک می کند تا نشانه های این نوع رابطه را بشناسید، راهکارهایی برای مقابله با آن ها پیدا کنید و در نهایت از این رابطه ی سمی رها شوید.
زندگی مشترک، سفری پرفرازونشیب است که نیازمند همدلی، اعتماد و احترام متقابل بین زوجین است. اما گاهی اوقات، یکی از طرفین تمایل به کنترل بیش از حد دیگری پیدا میکند، که این امر میتواند به پویایی ناسالم و مخرب در رابطه منجر شود. در این مقاله، به بررسی موضوع همسر کنترل گر میپردازیم. همسر کنترل گر کسی است که به طور مداوم سعی میکند رفتار، افکار و احساسات همسر خود را تحتنظر داشته باشد و آنها را محدود کند. این افراد ممکن است از طریق انتقاد مداوم، سرزنش، تحقیر، تهدید، جاسوسی، یا حتی خشونت، سعی در کنترل همسر خود داشته باشند. زندگی با یک همسر کنترل گر میتواند بسیار طاقتفرسا و آسیبزننده باشد. این افراد عزت نفس و اعتماد به نفس همسر خود را بهتدریج از بین میبرند و باعث ایجاد اضطراب، افسردگی، و انزوا در آنها میشوند. در این مقاله، به بررسی نشانههای همسر کنترل گر، علل رفتار کنترل گر، تأثیرات مخرب همسر کنترل گر بر رابطه، راهکارهای مقابله با همسر کنترل گر، و راههای کمک گرفتن از متخصصان خواهیم پرداخت.
تعریف کنترل گری در روانشناسی
کنترل گری یک صفت شخصیتی است که به توانایی فرد در کنترل رفتار، احساس و افکار برای پیشگیری از رفتار نامطلوب، افزایش رفتارهای مطلوب و دستیابی به اهداف اشاره دارد. افرادی که این صفت را دارند، عموماً افرادی هستند که ارتباط با آنها و وارد شدن با آنها در یک رابطه عاطفی و زناشویی بسیار مشکل است. کنترل گری به این معنی است که فردی تمایل بیش از اندازه به نفوذ در دیگران و اعمال قدرت بر آنها داشته باشد. بهطوریکه همه کارها، رفتارها و اعمال فرد مقابل، دقیقاً بر اساس خواست و علاقه فرد کنترل گر انجام شود و در روانشناسی یک ویژگی شخصیتی است که در طیف وسیعی از شدت بروز میکند. در سطح خفیف، کنترلگری میتواند به صورت تلاش برای برنامهریزی فعالیتها و تصمیمگیری مشترک با همسر یا اعضای خانواده باشد. در حالی که در سطح شدید، کنترلگری به صورت رفتارهای وسواسگونه، حسادت بیمارگونه، عدم اعتماد و انتقاد مداوم بروز میکند و میتواند زندگی را برای همسر و اطرافیان طاقتفرسا کند.
کنترل گری در مردان بیشتر هست یا زنان؟
در حالی که کلیشهها ممکن است نشان دهند که زنان بیشتر از مردان رفتار کنترلگری دارند، تحقیقات نشان میدهد که این موضوع به طور قطعی قابل اثبات نیست. میزان کنترلگری میتواند در افراد مختلف، صرفنظر از جنسیت، متفاوت باشد. عوامل مختلفی مانند شخصیت، تربیت، تجربیات زندگی و فرهنگ میتوانند در این موضوع نقش داشته باشند. برخی مطالعات نشان میدهند که زنان در برخی زمینهها مانند روابط عاطفی تمایل به کنترلگری بیشتری دارند. این موضوع میتواند به دلیل نقشهای سنتی جنسیتی باشد که زنان را به عنوان مراقب و حامی اصلی خانواده در نظر میگیرد. از سوی دیگر، مردان ممکن است در زمینههای دیگر مانند شغل یا امور مالی تمایل به کنترلگری بیشتری داشته باشند. با این حال، این یافتهها کلی هستند و به طور قطعی در مورد همه افراد صدق نمیکنند. بسیاری از زنان و مردان وجود دارند که به طور مساوی در روابط خود به دنبال تسلط و کنترل هستند. همچنین، افراد غیر دودویی و افراد با هویتهای جنسی دیگر نیز ممکن است تجربیات و تمایلات متفاوتی در زمینه کنترلگری داشته باشند. در نهایت، مهم است که به یاد داشته باشیم که کنترلگری میتواند یک رفتار ناسالم باشد. این رفتار میتواند منجر به تنش، درگیری و نارضایتی در روابط شود. اگر شما یا شریکتان رفتار کنترلگری دارید، مهم است که به دنبال کمک تخصصی باشید.
کنترلگری در مردان
ممکن است بیشتر به صورت تسلط و سلطهجویی بروز پیدا کند.
مردان کنترلگر معمولاً سعی دارند که تمام تصمیمات را خودشان بگیرند و به نظر همسر یا فرزندان خود اهمیت نمیدهند.
آنها ممکن است از خشونت کلامی یا جسمی برای کنترل دیگران استفاده کنند.
کنترلگری در زنان
ممکن است بیشتر به صورت غیرمستقیم و ظریف بروز پیدا کند.
زنان کنترلگر معمولاً سعی دارند که با استفاده از احساسات و عاطفه دیگران را کنترل کنند.
آنها ممکن است از گناه انداختن یا بازی دادن احساسات دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.
تفاوت کنترل گری با مراقبت
همانطور که قبلاً ذکر شد، کنترلگری و مراقبت دو رفتار مجزا هستند که در ظاهر میتوانند شبیه به هم به نظر برسند. تفاوت اصلی در انگیزه فرد و تأثیر رفتار او بر دیگران نهفته است. در کنترلگری، ترس و عدم اعتماد به دیگران حاکم است. فرد کنترلگر برای تسکین احساس ناامنی خود، سعی میکند رفتار، افکار و احساسات دیگران را تحت کنترل خود درآورد. این رفتار معمولاً باعث ایجاد تنش، درگیری و فقدان اعتماد در روابط میشود. در مقابل، مراقبت از روی عشق، توجه و حمایت از دیگران انجام میشود. هدف فرد مراقب کمک به دیگران برای رسیدن به اهداف و رشد شخصی آنها است. این رفتار احساس امنیت، اعتماد و صمیمیت را در روابط تقویت میکند.
انگیزه فرد کنترل گر و مراقب
کنترلگری از روی ترس و عدم اعتماد به دیگران ریشه میگیرد. فرد کنترلگر سعی دارد با تسلط بر رفتار و افکار دیگران احساس امنیت کند. در مقابل، مراقبت از روی عشق و توجه به دیگران انجام میشود. هدف فرد مراقب حمایت و راهنمایی دیگران برای رسیدن به اهداف خود است.
تأثیر کنترل گری و مراقبت
کنترلگری معمولاً باعث ایجاد تنش و درگیری در روابط میشود. فرد کنترل شده احساس خفگی، بیارزش بودن و عدم اعتماد به خود میکند. در مقابل، مراقبت باعث ایجاد احساس امنیت و اعتماد در روابط میشود. فرد مورد مراقبت احساس حمایت و تشویق میکند و اعتماد به نفس او افزایش مییابد.
رابطه کنترل گری و وابستگی عاطفی
کنترلگری و وابستگی دو روی یک سکه هستند. هر دو از ریشههای مشترکی مانند ترس، اضطراب و عدم اعتماد به نفس نشئت میگیرند. فرد کنترلگر برای غلبه بر ترس رها شدن و عدم اعتماد به نفس خود سعی میکند تا با کنترل دیگران احساس امنیت کند. از سوی دیگر فرد وابسته نیز به دلیل ترس رها شدن و عدم اعتماد به نفس خود به دیگران وابسته میشود تا احساس امنیت کند. در واقع میتوان گفت که کنترلگری و وابستگی دوسویه یک مشکل هستند. فرد کنترلگر با کنترل دیگران سعی میکند تا از وابستگی به آنها جلوگیری کند و فرد وابسته با وابستگی به دیگران سعی میکند تا از کنترل شدن توسط آنها جلوگیری کند. این دو رفتار میتوانند به طور جدی به روابط آسیب برسانند. فرد کنترلگر با رفتار خود باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه میشود و فرد وابسته با رفتار خود باعث ایجاد احساس خفگی و ناراحتی در طرف مقابل میشود. برای حل این مشکل لازم است که فرد به ریشههای ترس و اضطراب خود پی ببرد و اعتماد به نفس خود را افزایش دهد. همچنین لازم است که فرد یاد بگیرد که با دیگران ارتباط سالم برقرار کند و نیازها و احساسات خود را به طور مناسب ابراز کند.
نشانههای همسر کنترل گر
همانطور که در بخشهای قبلی مقاله گفتیم، زندگی مشترک نیازمند همدلی، اعتماد و احترام متقابل بین زوجین است. اما گاهی اوقات، یکی از طرفین به دنبال کنترل دیگری میباشد و این موضوع میتواند به آسیبهای جدی به رابطه و سلامت روان هر دو فرد منجر شود. در این بخش به بررسی نشانههای بارز همسر کنترل گر خواهیم پرداخت. با شناخت این نشانهها میتوانید بهتر درک کنید که آیا با یک همسر کنترل گر روبرو هستید یا خیر.
انزوا
همسرتان شما را از دوستان و خانوادهتان دور میکند و سعی میکند شما را از معاشرت با آنها منع کند. هدف او از این کار، محدود کردن منابع عاطفی و اجتماعی شما و افزایش وابستگی شما به خود است. فرض کنید که همسرتان به شما میگوید که دوستانتان آدمهای مناسبی نیستند و شما نباید با آنها وقت بگذرانید. او همچنین ممکن است به شما اجازه ندهد بدون او به دیدن خانوادهتان بروید و یا با آنها تماس بگیرید.
انتقاد مکرر
همسرتان مدام از شما ایراد میگیرد و هیچگاه از شما راضی نیست. هدف او از این کار، تخریب اعتماد به نفس شما و تلقین این حس به شما است که بدون او هیچ ارزشی ندارید. فرض کنید همسرتان دائماً از ظاهر شما، نحوه صحبت کردن شما، یا کارهای شما انتقاد میکند. او ممکن است به شما بگوید که شما به اندازه کافی زیبا، باهوش، یا موفق نیستید.
تهدیدات مکرر
همسرتان برای رسیدن به خواستههای خود شما را تهدید میکند. هدف او از این کار، ایجاد ترس و اضطراب در شما و وادار کردن شما به اطاعت از او است. فرض کنید همسرتان به شما میگوید که اگر فلان کار را انجام ندهید، شما را ترک میکند، یا به شما آسیب میرساند.
شرطی کردن پذیرش و مراقبت
همسرتان محبت و توجه خود را به شما مشروط به انجام خواستههایش میکند. هدف او از این کار، کنترل رفتار شما و تبدیل شما به یک موجود مطیع است. فرض کنید که همسرتان به شما میگوید که اگر فلان کار را انجام دهید، دوستتان خواهد داشت و به شما توجه میکند.
استفاده از احساس گناه به عنوان ابزار
همسرتان برای کنترل شما از احساس گناه شما استفاده میکند. هدف او از این کار، تحمیل احساس مسئولیت و تعهد به شما و وادار کردن شما به انجام کارهایی است که میخواهد. فرض کنید همسرتان به شما میگوید که اگر او را ترک کنید، زندگیاش نابود میشود و شما مسئول بدبختی او خواهید بود.
حسادت بیمارگونه
همسرتان به شدت حسود است و به شما اجازه نمیدهد با هیچ کس دیگری معاشرت کنید. هدف او از این کار، حفظ تسلط خود بر شما و جلوگیری از هرگونه رقیب احتمالی است. فرض کنید همسرتان به شما اجازه نمیدهد بدون او به محل کارتان بروید و یا دائماً از شما میپرسد که با چه کسی صحبت میکردید و چهکار میکردید.
عدم اعتماد
همسرتان به شما اعتماد ندارد و دائماً شما را چک میکند. هدف او از این کار، اطمینان از وفاداری شما و جلوگیری از هرگونه خیانت احتمالی است. فرض کنید همسرتان بدون اجازه شما به گوشیتان نگاه میکند و یا دائماً از شما میپرسد که کجا هستید و چهکار میکنید.
نیاز به تأیید دائمی
همسرتان دائماً از شما تأیید میخواهد و نیاز به توجه بیش از حد دارد. هدف او از این کار، جبران کمبود اعتماد به نفس خود و اطمینان از اینکه شما او را دوست دارید و به او نیاز دارید. فرض کنید همسرتان دائماً از شما میپرسد که آیا او را دوست دارید و یا به شما میگوید که بدون شما نمیتواند زندگی کند.
عدم تمایل به مصالحه
همسرتان حاضر به مصالحه نیست و همیشه میخواهد حرف خودش باشد. هدف او از این کار، حفظ قدرت و کنترل خود در رابطه است. فرض کنید همسرتان همیشه تصمیم میگیرد که کجا بروید، چه چیزی بخورید و چه کاری انجام دهید.
خشم و پرخاشگری
همسرتان در مواقعی که به خواستههایش نمیرسد، خشمگین و پرخاشگر میشود. هدف او از این کار، ارعاب شما و وادار کردن شما به تسلیم شدن است. فرض کنید همسرتان اگر از شما ناراحت شود، به شما فریاد میزند، اشیا را پرت میکند، یا به شما توهین میکند.
کنترل مالی
همسرتان تمام امور مالی را بهتنهایی کنترل میکند و به شما اجازه نمیدهد در این موردنظر بدهید. هدف او از این کار، ایجاد وابستگی مالی شما و محدود کردن استقلال شما است. فرض کنید همسرتان به شما پولتوجیبی میدهد و اجازه نمیدهد که شما بدون اجازه او خرج کنید.
طعنه و کنایه
همسرتان برای تخریب اعتماد به نفس شما از طعنه و کنایه استفاده میکند. هدف او از این کار، تحقیر شما و تلقین این حس به شما است که شما به اندازه کافی خوب نیستید. فرض کنید همسرتان به شما میگوید که شما خیلی چاق هستید و یا به اندازه کافی باهوش نیستید.
عدم احترام به حریم خصوصی
همسرتان به حریم خصوصی شما احترام نمیگذارد و بدون اجازه شما به وسایل شخصیتان نگاه میکند. هدف او از این کار، کنترل شما و اطمینان از اینکه شما هیچ راز و پنهانی از او ندارید. فرض کنید همسرتان بدون اجازه شما به گوشیتان نگاه میکند و یا ایمیلهایتان را چک میکند.
سوء استفاده عاطفی
همسرتان برای کنترل شما از سوء استفاده عاطفی استفاده میکند. هدف او از این کار، تخریب عزت نفس شما و تبدیل شما به یک موجود وابسته و مطیع است. فرض کنید همسرتان به شما میگوید که شما بدون او هیچ ارزشی ندارید و یا شما را تهدید میکند که اگر او را ترک کنید، خودکشی میکند.
راهکارهای برخورد با همسر کنترل گر
زندگی با یک همسر کنترلگر میتواند بسیار چالشبرانگیز و طاقتفرسا باشد. این افراد دائماً سعی میکنند بر تمام جوانب زندگی شما نظارت و تسلط داشته باشند و این امر میتواند استقلال، اعتماد به نفس و عزت نفس شما را به شدت تحتتأثیر قرار دهد. در ادامه به چند روش برای برخورد با همسر کنترلگر اشاره میکنم:
ابتدا رفتار همسرتان را بشناسید و درک کنید
اولین قدم برای مقابله با رفتارهای کنترلگر همسرتان، شناخت و درک این رفتارها است. به الگوهای رفتاری او توجه کنید و ببینید در چه زمینههایی سعی میکند شما را کنترل کند. آیا او دائماً شما را نقد میکند؟ آیا به شما اجازه نمیدهد بدون او جایی بروید یا با کسی معاشرت کنید؟ آیا سعی میکند تمام تصمیمات زندگی شما را خودش بگیرد؟
با همسرتان صحبت کنید
زمانی که رفتار همسرتان را شناختید، باید با او در مورد این موضوع صحبت کنید. به او بگویید که رفتارهایش چه تأثیری روی شما میگذارد و چقدر برای شما آزاردهنده است. سعی کنید در یک گفتگوی آرام و منطقی به او توضیح دهید که شما به استقلال و آزادی نیاز دارید و خواهان یک رابطه عادلانه و احترامآمیز هستید.
حدود و مرزهای مشخص تعیین کنید
برای حفظ سلامت روان خود، لازم است که برای همسرتان حد و مرزهای مشخصی تعیین کنید. به او بگویید که چه چیزهایی را در رابطه قابل قبول میدانید و چه چیزهایی را نه. بهعنوانمثال، میتوانید به او بگویید که به او اجازه نمیدهید دائماً شما را چک کند یا بدون اجازه شما وسایل شما را بگردد.
به دنبال کمک تخصصی باشید
اگر با صحبت کردن و تعیین حد و مرزها، مشکل حل نشد، حتماً به دنبال کمک تخصصی باشید. یک روانشناس یا مشاور خانواده میتواند به شما و همسرتان کمک کند تا ریشه مشکل را پیدا کنید و راههای سالمی برای حل آن پیدا کنید.
به همسرتان کمک کنید تا ریشه رفتارهایش را بفهمد
ممکن است همسر شما به دلیل ترس از رها شدن، اعتماد به نفس پایین و یا تجارب گذشته، رفتارهای کنترل گرانه داشته باشد. در این صورت، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناس میتواند به او کمک کند تا ریشه رفتارهایش را بفهمد و آنها را اصلاح کند.
مهارتهای ارتباطی خود را ارتقا دهید
ارتباط صحیح و مؤثر یکی از کلیدهای حل مشکلات در هر رابطهای است. یادگیری مهارتهای ارتباطی به شما کمک میکند تا بتوانید به طور واضح و قاطعانه با همسرتان صحبت کنید و نیازها و خواستههای خود را به او بگویید.
برای خودتان وقت بگذارید
درگیر شدن در فعالیتهایی که به آنها علاقه دارید، به شما کمک میکند تا از استرس و اضطراب ناشی از رفتارهای همسرتان دور شوید.
اعتماد به نفس خود را تقویت کنید
یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله با همسر کنترلگر، تقویت اعتماد به نفس خودتان است. زمانی که شما به خودتان ایمان داشته باشید، بهراحتی میتوانید در برابر رفتارهای نامناسب همسرتان بایستید و از حقوق خود دفاع کنید. برای تقویت اعتماد به نفس خود میتوانید از روشهای مختلفی مانند صحبت با یک روانشناس، شرکت در کلاسهای اعتماد به نفس و یا انجام فعالیتهایی که به شما احساس موفقیت و رضایت میدهد، استفاده کنید.
مهارتهای ارتباطی خود را ارتقا دهید
ارتباط صحیح و مؤثر یکی از کلیدهای حل مشکلات در هر رابطهای است. اگر شما بتوانید به طور واضح و قاطعانه با همسرتان صحبت کنید و به حرفهای او نیز به طور فعال گوش دهید، احتمال اینکه بتوانید به یک تفاهم مشترک برسید و مشکلاتتان را حل کنید، بیشتر خواهد بود. برای ارتقای مهارتهای ارتباطی خود میتوانید از کتابها، مقالات و منابع آموزشی موجود در این زمینه استفاده کنید.
از قاطعیت خود استفاده کنید
قاطعیت به معنای توانایی بیان خواستهها و نیازهای خود به طور واضح و مستقیم، بدون پرخاشگری و یا انفعال است. زمانی که شما در برابر رفتارهای کنترلگر همسرتان قاطعیت به خرج میدهید، به او نشان میدهید که حاضر نیستید تحت سلطه او قرار بگیرید. برای مثال، میتوانید به او بگویید: "من دوست ندارم دائماً به من چک کنی. من به تو اعتماد دارم و انتظار دارم که تو هم به من اعتماد کنی."
از خودتان مراقبت کنید
زندگی با یک همسر کنترلگر میتواند بسیار طاقتفرسا باشد و سلامت روان شما را به خطر اندازد. به همین دلیل، لازم است که از خودتان مراقبت کنید و به سلامت جسمی و روانی خود توجه داشته باشید. به طور منظم ورزش کنید، تغذیه سالم داشته باشید، به اندازه کافی بخوابید و برای خودتان وقت بگذارید تا از استرس و اضطراب دور شوید.
درنظرگرفتن ریشه رفتارهای کنترلگر
گاهی اوقات رفتارهای کنترلگر ریشه در مسائل عمیقتر روانشناختی مانند اضطراب، ترس از رها شدن یا عزت نفس پایین دارد. در این صورت، تشویق همسرتان به دریافت کمک تخصصی از یک روانشناس یا مشاور میتواند به حل مشکل کمک کند.
ارزیابی مجدد رابطه
در نهایت، اگر با وجود تلاشهای شما، رفتارهای کنترلگر همسرتان ادامه پیدا کرد و به طور قابلتوجهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی شما تأثیر منفی گذاشت، لازم است که رابطه خود را به طور جدی ارزیابی مجدد کنید. در این شرایط، صحبت با یک مشاور یا روانشناس میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات درست و منطقی برای آینده خودتان بگیرید.
آنچه باید در مورد همسر کنترل گر بدانیم
زندگی با همسر کنترلگر میتواند چالشبرانگیز و طاقتفرسا باشد. این افراد با تلاش برای تحت نظارت داشتن تمام جنبههای زندگی همسر خود، استقلال و اعتماد به نفس او را از بین میبرند و به سلامت روان و کیفیت زندگی او آسیب میرسانند. با این حال، راهکارهایی برای مقابله با این مشکل وجود دارد. تقویت اعتماد به نفس، افزایش مهارتهای ارتباطی، جستجوی حمایت اجتماعی، درنظرگرفتن ریشه رفتارهای کنترلگر و در صورت نیاز، ارزیابی مجدد رابطه، از جمله اقداماتی هستند که میتوانید برای بهبود وضعیت خود انجام دهید. به یاد داشته باشید که صبر و شکیبایی در این مسیر بسیار مهم است. تغییر رفتارهای کنترلگر به زمان و تلاش نیاز دارد. با بهکارگیری راهکارهای مناسب و حفظ آرامش خود، میتوانید به مرور زمان به همسرتان کمک کنید تا رفتارهای خود را اصلاح کند و به سمت یک رابطه سالم و عادلانهتر حرکت کنید. در نهایت، اگر با وجود تلاشهای شما، رفتارهای کنترلگر همسرتان ادامه پیدا کرد و به طور قابلتوجهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی شما تأثیر منفی گذاشت، لازم است که به جدیت به فکر سلامت خودتان باشید و در صورت نیاز، از یک متخصص روانشناس یا مشاور برای رهایی از این رابطه سمی کمک بگیرید.
سؤالات متداول در مورد همسر پرخاشگر
چطور میتوانم با همسر کنترلگرم صحبت کنم؟
پاسخ: صحبت کردن با همسر کنترلگر میتواند چالشبرانگیز باشد. بهخاطر داشته باشید که لحن و نحوه صحبت شما بسیار مهم است. سعی کنید با آرامش و قاطعیت صحبت کنید و از سرزنش و توهین به همسرتان خودداری کنید. به او بگویید که رفتارهایش چه تأثیری روی شما میگذارد و چه انتظاری از او دارید.
چطور میتوانم اعتماد به نفس خود را در برابر همسر کنترلگرم تقویت کنم؟
پاسخ: تقویت اعتماد به نفس به شما کمک میکند تا در برابر سلطهگری همسرتان مقاومتر باشید. به دنبال فعالیتهایی باشید که به شما احساس قدرت و اعتماد به نفس میدهند، مانند ورزش کردن، یادگیری مهارت جدید یا انجام فعالیتهای داوطلبانه. همچنین میتوانید با یک روانشناس صحبت کنید تا به شما در تقویت اعتماد به نفستان کمک کند.
آیا باید به همسرم اجازه دهم که من را کنترل کند؟
پاسخ: بههیچوجه نباید به همسرتان اجازه دهید که شما را کنترل کند. شما یک فرد مستقل هستید و حق دارید نظرات و خواستههای خود را داشته باشید. اگر همسرتان شما را کنترل میکند، به این معنی است که به شما احترام نمیگذارد و به دنبال تسلط بر شما است.
چطور میتوانم همسرم را متقاعد کنم که به روانشناس مراجعه کند؟
پاسخ: متقاعد کردن همسر کنترلگر برای مراجعه به روانشناس کار آسانی نیست. با این حال، میتوانید با صبر و حوصله و صحبت منطقی او را به این کار تشویق کنید. به او بگویید که رفتارهایش چه تأثیری روی شما و رابطه شما میگذارد و به او نشان دهید که به دنبال حل مشکل هستید.
اگر همسرم حاضر به تغییر رفتارهایش نشد، چهکار باید بکنم؟
پاسخ: اگر با وجود تلاشهای شما، همسرتان حاضر به تغییر رفتارهایش نشد، لازم است که به طور جدی به آینده رابطه خود فکر کنید. در این شرایط، صحبت با یک مشاور یا روانشناس میتواند به شما کمک کند تا تصمیمات درست و منطقی برای آینده خودتان بگیرید.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه زنان موفق دنیا، مقالات زندگی سالم و ویدئوهای آموزشی استقلال مالی را برای ازدواج موفق و زندگی سالم خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.