موقعیت شما در سایت:
زندگی نامه لوییز هی
زندگی نامه لوییز هی
0 نظر
0 لایک
2440 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/09/28
توضیحات
لوییز هی، نویسنده و سخنران انگیزشی معروف، در سن 90 سالگی درگذشت. او با کتاب «شفای زندگی» که در سال 1984 منتشر شد، به شهرت رسید. این کتاب به میلیونها نفر در سراسر جهان کمک کرد تا با استفاده از قدرت افکار مثبت، سلامت جسمی و روحی خود را بهبود بخشند.
لوییز هی کیست؟
لوییز هی، سخنران و نویسنده مطرح کتابهای روانشناسی موفقیت و خودیاری بوده است. کتابهای «شفای زندگی» و «زنان قدرتمند» از تحسینبرانگیزترین آثار این نویسنده آمریکایی به شمار میآیند. او همچنین بنیانگذار انتشارات «هی هاوس» بود و چندین کتاب هم در زمینه نواندیشی نوشته است. افراد زیادی از نوشتههای او بهره بردهاند.
کودکی، نوجوانی و جوانی لوییز هی
لوییز هی در سال ۱۹۲۶ از پدری به نام «هنری» و مادری به نام «ورونیکا»، در لسآنجلس آمریکا متولد شد. لوییز کودکی خوبی نداشت. او دختربچهای ۱۸ ماهه بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند. شاید لوییز توانست به عنوان یک کودک با این بخش از زندگی خود بهخوبی کنار بیاید ولی پذیرش اتفاقاتی که پس از این افتاد شاید به این آسانیها نبود. مادر لوییز پس از جدایی به عنوان یک خدمتکار شبانهروزی مشغول به کار میشود و لوییز هی هم ناگزیر ساعاتی را در یک پانسیون میگذراند. لوییز کودکی گریان بوده که حتی پرستاران نیز از پس گریههای او برنمیآمدند. در نهایت مادرش مجبور میشود که او را از پانسیون خارج کند و برایش هم نقش مادر را داشته باشد و هم پدر. مادر لوییز پس از مدتی با فردی به نام «ارنست کارل وانزنراید» ازدواج کرد که بسیار مادر لوییز را مورد ضرب و شتم خود قرار میداد و با لوییز هم نامهربان بود. سال ۱۹۳۰، خواهر لوییز به دنیا آمد و این در حالی بود که وضعیت خانواده آنها رو به فقر بیشتری میرفت. در همین بحبوحه، لوییز که تنها ۵ سال داشت توسط پیرمرد همسایه مورد تجاوز قرار گرفت. با اینکه آن مرد به ۱۵ سال زندان محکوم شد اما باز هم صدمات روحی وارد شده به لوییز غیرقابلانکار بود. در این سالها، شاید لوییز به عنوان یک کودک، تصویری حقارتآمیز از خود در ذهن داشت و این به این نتیجه میانجامید که او در نهایت موفق به انجام هیچ کاری نخواهد شد.
این الگو در دنیای بیرون او هم مشخص بود. او حتی در سالهایی که به مدرسه میرفت هم لباس فقیرانهای به تن داشت. به گفته خودش، سالهایی که به مدرسه میرفته تصور میکرده که دختری بیلیاقت است. حتی شاهد این امر را نرسیدن کیک به خود در یک روز جشن میدانست. احساس حقارت در لوییز در سن ۱۵ سالگی باعث فرار او از خانه و مدرسه شد. او به عنوان یک پیش خدمت در یک رستوران مشغول به کار گشت. با این که کارش سختتر از وقتی بود که در خانه بود ولی باز هم انتخاب کرد که همین کار را انجام دهد. لوییز هی سخت تشنه محبت و مهربانی بود. او ۱۶ ساله بود که حامله شد و دختری به دنیا آورد. اما نتوانست از او نگهداری کند. خانوادهای بیفرزند پیدا کرد و دخترش را به آنها سپرد تا از او نگهداری کنند. او سپس نزد مادر خود بازگشت و او را با خود به همراه برد. البته خواهر کوچکترش نزد پدرش ماند چراکه عزیز پدر بود. لوییز هی به علت اینکه احساس بیارزش بودن را در خود نهادینه کرده بود، هیچگاه در سالهای آینده زندگی خود نتوانست به موفقیت در روابط دست پیدا کند. این احساس به دلیل خشونتی بود که در دوران کودکی تجربه کرده بود و همین هم باعث شده بود با مردانی وارد رابطه شود که اغلب به او توهین میکردند و او را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. اما لوییز هی در نهایت توانست با تمرینهای زیاد و اندیشههای مثبت، کمک شگرفی به خود بکند.
لوییز هی سپس به قصد سفری یکماهه به همراه دوستش به شیکاگو رفت. سفری که به جای یک ماه، سی سال به طول انجامید. لوییز هی کار خود را با مشاغل سطح پایین در شیکاگو آغاز کرد و پس از چندین سال کار به نیویورک رفت و توانست در آنجا مدل شود. لوییز همچنان خود را مدلی زیبا نمیدانست و اینجا بود که به مشکل اصلی پی برد. او سالهایی که به عنوان مدل در این کشور مشغول به کار بود با «اندرو هی» آشنا شد. اندرو انگلیسیتبار، تاجر و مرد بسیار محترمی بود. لوییز از او به عنوان مردی که بتواند به او تکیه کند یاد میکرد. اما تفکرات منفی و قدیمی با او دستوپنجه نرم میکردند و او را تنها نمیگذاشتند. در نهایت لوییز هی و این مرد با هم ازدواج کردند. لوییز تصور میکرد که بهترین همسر دنیا را دارد چراکه در عین اینکه به سفرهای متعدد میرفت، از گذران زمان در کنار او لذت میبرد. لوییز هی کم کم تصور میکرد که تمامی اتفاقات خوب ماندگار خواهند بود. اما پس از ۱۴ سال زندگی زناشویی، در نهایت شوهرش به او گفت که قصد دارد با زن دیگری به نام «شارمن داگلاس» ازدواج کند. با اینکه این شکست برای لوییز سخت و دشوار بود اما در نهایت فهمید که با گذشت زمان میتواند خود را به زندگی بازگرداند.
جدایی از همسرش، پای لوییز را به کلیسا باز کرد و کم کم به سخنرانیهای معنوی در نیویورک گوش جان سپرد. این موضوع، از لوییز یک انسان دانشاندوز در عرصه علم معنویات ساخت تا جایی که بعد از ۳ سال به عنوان یکی از مشاوران کلیسا استخدام شد. او روزی ۴ بار مراقبههای مختلف انجام میداد. با اینکه او ابعاد مختلفی از بیماریهای روحی را که منجر به بیماریهای جسمی میشدند مورد بررسی قرار داده بود، ولی در نهایت با تشخیص پزشکان دریافت که سرطان دارد. باتوجهبه اینکه لوییز خاطره بسیار تلخی را از تجاوز به خود در سن ۵ سالگی ایجاد کرده بود، هم اکنون برایش تعجبی هم نداشت که سرطانی را در ناحیه تناسلی خود آفریده باشد. لوییز فهمید سرطان زاده یک الگوی ذهنی است که باید آن را پاک کند. او در گذشته محبت زیادی را تجربه نکرده بود اما تصمیم گرفت تا خود را با دوست داشتن شفا دهد. اگر او به عمل جراحی رضایت میداد هرگز نمیتوانست از اتاق عمل زنده بیرون بیاید. با تمرینهای ذهنی و رژیم غذایی، لوییز در نهایت توانست این بیماری را به صورت کامل در بدن خود از بین ببرد و به زندگی عادی بازگردد. لوییز هی باور دارد هر آنچه که باید را میداند. در جهان او همه چیز نیکو ست و هر چه را که بخواهد به سراغش خواهد آمد.
فعالیتهای حرفهای لوییز هی
لوییز هی به عنوان یکی از پیشگامان عرصه خودیاری و رشد شخصی شناخته میشود. کتاب اول او به نام «شفای تن» در سال ۱۹۷۲ نوشته شده است. در آن دوره نظریه رابطه میان ذهن و بدن بهتازگی متداول شده بود. در سال ۱۹۸۸ این کتاب مجدداً مورد بازبینی قرار گرفت و به واسطه فروش بالای آن، لوییز هی در ۳۳ کشور جهان شناخته شد و این کتاب او هم به ۲۵ زبان در سراسر دنیا ترجمه گردید.
در طول دوران آموزش تکنیکهای شفا و فلسفه مثبتنگری توسط لوییز هی، میلیونها نفر یاد گرفتند که چگونه آنچه را که در زندگی میخواهند خلق کنند و بیشتر از آنچه را که طلب میکنند به دست بیاورند. لوییز کارش را در سال ۱۹۷۰ در نیویورک شروع کرد. او وارد کلیسا شد و علوم مذهبی را فرا گرفت. در کلیسا به یک سخنران محبوب تبدیل شد و بهزودی افراد برای مشاوره نزد او میآمدند. خیلی زود این مسئله برای او تبدیل به یک کار تماموقت شد. بعد از چند سال لوییز شروع به نوشتن و گردآوری مرجع کاملی راجع به جزئیات ذهنی بیماریها نمود و الگوهای فکری مثبتی را ارائه داد تا به کمک آنها بیماریها از بین بروند و شفا حاصل شود. این مسئله پایهای بود برای کتاب «شفای تن». او به سراسر کشور آمریکا سفر کرد، سمینارها و کارگاههایی را راجع به عشقورزیدن به خود و شفای زندگی برگزار کرد و مقالاتی ارائه نمود.
لوئیز توانست فلسفه شخصیاش را در طی دوران ابتلا به سرطان به مرحله عمل برساند. او تصمیم گرفت بیش از هر کاری، توجه و تمرکزش را بر عبارات تأکیدی، تجسم، برنامه تغذیهای پاککننده، و رواندرمانی قرار دهد. بعد از ۶ ماه سرطان او کاملاً شفا یافته بود. در سال ۱۹۸۰، لوئیز دوباره به کالیفرنیا برگشت و آنجا بود که برنامههای مربوط به کارگاههایش را نوشت. در سال ۱۹۸۴ کتاب شفای زندگی نوشته شد. در این کتاب لوئیز اعتقادات و نظریات خود را در چند مورد بیان نمود. یکی راجع به اینکه این اغلب خود ما هستیم که باعث ایجاد مشکلات عاطفی و اختلالات فیزیکی و بیماری در بدنمان میشویم و بعد اینکه حالا چگونه میتوانیم با تغییر فکرمان زندگی بهتری برای خود بسازیم. کتاب شفای زندگی جزو پرفروشترین کتابها در سراسر جهان میباشد. در سال ۱۹۸۵ لوییز به کمک یک گروه که حمایتش میکردند، فعالیت جدیدش را با ۶ مرد مبتلا به ایدز آغاز کرد. در سال ۱۹۸۸ گروه او کاملاً رشدیافته بود و برنامههای او شامل جلسات هفتگی با حدود ۸۰۰ نفر شرکتکننده برگزار میشد. او با این کارش یک بار دیگر عشق و حمایت را به جنبوجوش درآورد و مردم به نشانه حمایت از این بیماران، روبانهای قرمز به سینههای خود میزدند. در این زمان بود که او کتاب «ایدز» را نوشت.
لوییز در سالهای اخیر خود رئیس مؤسسهای به نام «هی هاوس» بود؛ یک مؤسسه انتشاراتی بسیار موفق که آغاز کارش با سرمایهای اندک و در اتاق پذیرایی خانه لوییز بنا شد. این مؤسسه به یکی از موفقترین مؤسسات با فروش بیش از میلیونها کتاب در سراسر دنیا تبدیل شده است. در این مؤسسه افراد الهامبخش دیگری نیز نظیر دکتر وین دایر، جوآن بوریسنکو، دورین ویرچو و غیره همکاری میکنند. پیامهای شفابخش لوییز، موضوع بسیاری از روزنامهها و مجلات است. او برنامههای تلویزیونی متعدد و موفقی داشته و به سفرهای متعددی رفته است. همچنین در دورانی که سفر نمیکرده در منزلش به نقاشی و باغبانی میپرداخته و از زندگی لذت میبرده است. لوییز هی سرانجام در سال ۲۰۱۷ در سن ۹۰ سالگی فوت میکند.
نظر لوییز هی در ارتباط با سرزنش خود
لحظهای را تصور کنید که کاری اشتباه را انجام دادهاید. در این حال چقدر خودتان را سرزنش خواهید کرد. قطعاً زمانی هم در گذشته شما هست که کاری را انجام دادهاید که والدین شما از آن ناراحت شدهاند و به سرزنشتان پرداختهاند. البته نمیتوان والدین را مقصر دانست. آنها خود نیز قربانیاند و نمیتوان آنها را از این بابت ملامت کرد. روابطی که ما داریم بازتاب خود ما هستند. آنچه را که شما سوی خود میکشانید در حقیقت نشاندهنده ویژگیهایی هستند که در مورد روابط به آنها رسیدهاید. شما میتوانید این مورد را در روابط بین همسر، رئیس، کارمند و حتی روابط بین خودتان و عشقتان هم بررسی کنید و در نهایت خواهید دید که هر چه که به آن باور دارید برای شما اتفاق خواهد افتاد. در این بخش لوییز هی حتی تمرینهایی را هم به شما میدهد. مثلاً الان به لحظهای فکر کنید که یکی از مهمترین اشخاص زندگیتان، شما را آزار میدهد. شما سه ویژگی از این فرد که مورد پسندتان نیست را در ذهن بیاورید و آنها را به همان شکلی که دوست داشتید میبود در ذهنتان تغییر دهید. اگر بهدقت در خودتان هم نگاه کنید متوجه میشوید که شما هم رفتارهایی شبیه به این کموبیش دارید. چشمانتان را ببندید و این رفتارها را پیدا کنید. بعد از خودتان این سؤال را بپرسید که آیا واقعاً میخواهید که این رفتارها را تغییر دهید. هر وقت بتوانید این الگوها، عادتها و باورهای غلط را از ذهن خود بیرون کنید، خواهید دید که روابط شما به طرز معجزهآسایی شفا پیدا خواهد کرد. آن وقت یا این افراد عوض خواهند شد و یا به طور کل از زندگی شما بیرون خواهند رفت که درهرصورت برای شما خوشایند خواهد بود.
نظر لوییز هی در ارتباط با یافتن عشق
آیا شما جزء کسانی هستید که برای وجود چیزی در زندگیتان اصرار میورزید؟ واقعیت این است که این اصرار به جز عطش و بدبختی برای شما هیچچیز نخواهد داشت. عشق هیچ وقت از بیرون نمیآید، اما از درون سر برمیآورد. دقت داشته باشید که هرگز بهخاطر بیکسی فردی را وارد زندگیتان نکنید. شما باید بدانید که چگونه عشقی را میخواهید به سمت خودتان بکشانید و این عشق چه ویژگیهایی خواهد داشت. یک فهرست از آن تهیه کنید و ببینید که چه چیزی شما را از داشتن چنین عشقی دور نگه میدارد. اول این مشکلات را در خودتان حل کنید و بعد خواهید دید که بهخودیخود همه چیز در اطرافتان هم تغییر خواهد کرد. لوییز هی میگوید شما میتوانید با تغییر افکار و پرورش آنها، بهراحتی هر آنچه که میخواهید را در زندگیتان جذب کنید و حتی عشقی که سالها در انتظار آن بودهاید را هم در کنار خود داشته باشید.
بهترین کتابهای لوییز هی
کتاب شفای زندگی
این کتاب اولین کتابی است که لوییز منتشر کرده. او در این کتاب این باور را مطرح میکند که با پرورش اندیشههای مثبتگرایانه، میتوان از ابتلا به بیماریهای جسمی امتناع کرد.
کتاب قدرت در درون شماست
لوییز هی در این کتاب بر این بحث تأکید دارد که هر فردی دارای استعداد و قدرتی نهفته در درون خویش است که با یافتن و استفاده صحیح از آن میتواند در زندگی به سعادت و خوشبختی دست بیابد.
کتاب زنان توانمند
لوییز در این کتاب به ارائه آموزهها و روشهایی پرداخته که زنان با رعایت آنها میتوانند به جایگاه و مقامی که شایستهشان است دست بیابند. او در این کتاب اشاره میکند که مهمترین و تأثیرگذارترین رابطه هر زن رابطهای است که با خودش برقرار میکند.
کتاب معجزه کار با آینه
لوییز در این کتاب سعی دارد با آموزش یکی از روشهای شناخته شده خود به مخاطبان کمک کند که زندگی خود را بهبود بخشند و اعتماد به نفسشان را بازیابند. در این کتاب میخوانیم که نظر هر فرد در مورد خودش مهمترین تأثیر را بر زندگی او دارد.
جملات ماندگار لوییز هی
یادت باشد برای سالهای طولانی ای که خودت را نقد کردهای، هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. این بار سعی کن به جای نقد از خودت تمجید کنی و ببینی چه پیش میآید.
زمانی که ذهنمان را آرام کنیم، در زندگی نیز به آرامش میرسیم.
کیفیت روزت را دقایق اولیه آن تعیین میکند.
اگر به چیزی باور داشته باشی، پس آن چیز حقیقت است.
هر اندیشهای که داریم، آینده ما را خواهد ساخت.
در قلب شما آنقدر محبت هست که میتوانید با آن تمام این سیاره را شفا دهید.
هر آنچه از شما بروز میکند، به خودتان باز خواهد گشت.
چند حقیقت در ارتباط با لوییز هی
لوییز هی ادعا کرده که در دوران میانسالی خود موفق شده تنها با قدرت ذهنی و بدون مصرف دارو یا مراجعه به پزشک، سرطان را شکست دهد.
او بعد از موفقیت تجاری اولین کتابش، یک مؤسسه عامالمنفعه را برای کمک به بیماران مبتلا به ایدز تأسیس کرد. فعالیتهای این مؤسسه حتی پس از مرگ لوییز هم همچنان ادامه دارد.
لوییز علاوه بر نویسندگی، در هنر نقاشی هم بهطورجدی فعالیت میکرد. او در سال ۲۰۱۴، نقاشیهای خودش را در یک گالری هنری در معرض نمایش عموم قرار داد.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه زنان موفق دنیا، مقالات زندگی سالم و ویدئوهای آموزشی استقلال مالی را برای ازدواج موفق و زندگی سالم خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.