موقعیت شما در سایت:
زندگی نامه ماری کوری
زندگی نامه ماری کوری
0 نظر
0 لایک
10293 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/10/11
توضیحات
ماری کوری، فیزیکدان و شیمیدان لهستانی، یکی از پیشگامان عصر رادیواکتیویته بود. او تنها زن و اولین کسی است که دو بار جایزه نوبل را دریافت کرده است. زندگی نامه او داستانی از ناامیدی، پشتکار و موفقیت است.
ماری کوری کیست؟
کودکی ماری کوری
نوجوانی ماری کوری
جوانی ماری کوری
آشنایی با پیر کوری
فعالیتهای حرفهای ماری کوری
کشف توریم توسط ماری کوری
کشف پولونیوم و رادیوم توسط ماری کوری
جایزه نوبل فیزیک ماری کوری
مرگ پیر کوری
جایزه نوبل شیمی ماری کوری
فعالیت ماری کوری در بنیاد رادیوم
جنگ جهانی اول و اقدامات ماری کوری
ورود ماری کوری به آمریکا
زندگی ماری کوری در ده سال پایانی عمرش
مرگ ماری کوری
ماری کوری کیست؟
ماری کوری، فیزیکدان و شیمیدان لهستانی با تابعیت فرانسوی بود. او از پیشگامان پژوهش در زمینه واپاشی هستهای بوده است. خانواده کوری در مجموع ۵ جایزه نوبل دریافت کرد و خود او نخستین زن در جهان است که به جایزه نوبل دست یافته است. ماری کوری تنها زن و اولین کسی است که دو بار جایزه نوبل دریافت نمود و تنها کسی است که موفق به دریافت جایزه نوبل در دو زمینه علمی متفاوت شده است.
کودکی ماری کوری
ماریا اسکودوفسکا (ماری کوری) در سال ۱۸۶۷ در شهر ورشو لهستان به دنیا آمد. او پنجمین و کوچکترین فرزند دو معلم مشهور بود. ماری ۳ خواهر و ۱ برادر داشت. خانوادههای مادر و پدر ماری در جریان بازپسگیری استقلال لهستان، اموال خود را از دست دادند. به همین دلیل، نسل بعدی آنها یعنی ماری و برادر و خواهرانش دوران سختی را سپری کردند. پدر ماری مدیر مدرسه و معلم ریاضی و فیزیک بود. بعد از اینکه مقامات روس دستورالعمل آزمایشگاهی را از مدارس لهستانی حذف کردند، پدر ماری خیلی از تجهیزات آزمایشگاهی را به خانه آورد و نحوه استفاده از آنها را به فرزندانش آموخت. پدر ماری در نهایت بهخاطر میهنپرستی اخراج و مجبور شد به شغلهای کمدرآمد تن دهد. آنها حتی مجبور شدند خانه خود را به خوابگاه پسران تبدیل کنند. مادر ماری هم مدیر مدرسه بود که پس از تولد ماری استعفا داد. وقتی ماری ۷ ساله بود، بزرگترین خواهرش بیماری تیفوس گرفت و درگذشت. سه سال بعد، مادرش نیز در اثر بیماری سل از دنیا رفت. مرگ مادر و خواهر باعث شد ماری دست از عقاید کاتولیکی بکشد و یک ندانم گرا شود.
نوجوانی ماری کوری
ماری کوری در سن ۱۰ سالگی وارد مدرسه شبانهروزی شد و سال ۱۸۸۳ با کسب مدال طلا از مدرسه فارغالتحصیل گردید. بعد از فارغالتحصیلی ماری دچار افسردگی شد و همراه با قوموخویش پدرش در حومه شهر اقامت گزید. ماری یک سال در ورشو نزد پدرش ماند و آنجا به تدریس خصوصی مشغول شد. آن زمان، زنها اجازه نداشتند دورههای تحصیلات عالی را بگذرانند. به همین خاطر ماری و خواهرش مخفیانه وارد دانشگاه فلایینگ شدند. دانشگاه فلایینگ، یک مؤسسه آموزش عالی بود که زنان را ثبتنام میکرد. این دو خواهر با هم قرار گذاشتند که دو سال اول را خواهر ماری به او کمک مالی کند و دو سال بعدی را ماری به لحاظ مالی کمک خواهرش کند. ماری برای تأمین هزینه تحصیل خواهرش در ورشو تدریس خصوصی میکرد. او به مدت دو سال در یک خانواده ثروتمند که از بستگان پدرش بودند، تدریس خصوصی کرد. در این مدت، ماری به پسر آن خانواده که کاژیمیش نام داشت، علاقهمند بود. کاژیمیش بعدها یک ریاضیدان بزرگ شد. خانواده کاژیمیش با ازدواج آنها مخالفت کردند و کاژیمیش هم نتوانست خلاف میل خانوادهاش عمل کند. با این که رابطهای بین آنها شکل نگرفت، مهر ماری در دل کاژیمیش باقی ماند. طوری که در دوران پیری خود جلوی مجسمه ماری کوری در مؤسسه رادیوم ورشو مینشست و به آن مینگریست.
جوانی ماری کوری
اوایل سال ۱۸۸۹، ماری به ورشو نزد پدرش بازگشت. سال ۱۸۹۰، خواهر ماری از او خواست که به پاریس بیاید اما ماری نپذیرفت چون از پس شهریه دانشگاه برنمیآمد. ماری حدود یک سال و نیم زمان نیاز داشت که بتواند پول موردنیازش را پسانداز کند. پدرش هم به او کمک کرد. در تمام این مدت ماری به مطالعه و خودآموزی مشغول شد. تا سال ۱۸۹۱ ماری همچنان تدریس میکرد. از همان سال، او آموزش علمی خود را در یک آزمایشگاه شیمی در نزدیکی ورشو شروع کرد. این آزمایشگاه را پسرعموی ماری اداره میکرد که قبلاً دستیار دیمیتری مندلیف (شیمیدان معروف) بود. اواخر سال ۱۸۹۱ ماری لهستان را ترک کرد و به فرانسه رفت. در لهستان نامش ماریا خوانده میشد ولی در فرانسه او را با نام ماری میخواندند و همین هم برای او ماند. ماری مدتی را نزد خواهرش گذراند و سپس یک شیروانی برای زندگی نزدیک دانشگاه پاریس اجاره کرد. او در دانشگاه، فیزیک، شیمی و ریاضیات میخواند. ماری همچنان وضع مالی خوبی نداشت. او در زمستان هر چه لباس داشت میپوشید و آن قدر غرق مطالعات خود میشد که گاهی یادش میرفت غذا بخورد. او روزها درس میخواند و عصرها تدریس خصوصی میکرد. سال ۱۸۹۳ ماری مدرک فیزیک خود را میگیرد و در یک آزمایشگاه صنعتی شروع به کار میکند. همزمان او در دانشگاه پاریس هم تحصیل میکرد. با کمک بورسیههای تحصیلی ای که به او تعلق میگرفت او توانست دومین مدرک خود را هم سال ۱۸۹۴ دریافت کند.
آشنایی با پیر کوری
به سفارش «انجمن مشوق صنعت ملی» ماری کوری تحقیقاتی را بر روی خواص مغناطیسی فولادهای مختلف شروع کرد. در همان سال، یعنی سال ۱۸۹۴ بود که پیر کوری وارد زندگی ماری شد. علاقه مشترک این دو به علوم طبیعی آنها را به هم نزدیکتر کرد. در آن زمان، پیر کوری معلم مؤسسه آموزش عالی شیمی و فیزیک صنعتی پاریس بود. یک فیزیکدان لهستانی این دو را به هم معرفی کرد. چراکه او دریافت ماری به دنبال یک آزمایشگاه بزرگتر است؛ به همین دلیل پیر کوری را به او معرفی کرد چراکه میدانست پیر، ماری را به خواستهاش میرساند. همکاری نزدیک ماری و پیر باعث شد بین آنها احساساتی به وجود بیاید. پیر کوری از ماری درخواست ازدواج کرد ولی در مرتبه اول ماری آن را نپذیرفت چون ماری هنوز قصد داشت به کشور خودش یعنی لهستان بازگردد. بااینحال، پیر کوری به او گفت که حاضر است همراه ماری به لهستان برود، حتی اگر مجبور شود برای امرارمعاش در لهستان، فقط زبان فرانسوی درس بدهد.
هرچند ماری در این خیالات به سر میبرد که میتواند در زمینه علمی موردعلاقهاش در لهستان مشغول به فعالیت شود بااینحال درخواست او برای کار در دانشگاه یاگیلونیا، صرفاً به این خاطر که یک زن بود، رد شد. با اصرار ماری، پیر کوری تحقیقات خود را در زمینه مغناطیس ادامه داد و سال ۱۸۹۵ مدرک دکترایش را گرفت. پیر در ادامه، موفق به کسب کرسی استادی در دانشگاه شد. سال ۱۸۹۵ پیر و ماری با هم در شهر سو ازدواج کردند. آنها هیچکدام به برگزاری مراسم مذهبی اعتقادی نداشتند. ماری حتی برخلاف رسم متداول عروس، لباس سفید نپوشید بلکه لباسش رنگ آبی تیره بود. چیزی که میتوانست تا سالها از آن بهعنوان روپوش آزمایشگاه استفاده کند. ماری و پیر دو سرگرمی داشتند. یکی دوچرخهسواریهای طولانی و دیگری همسفرهای خارج از کشور که باعث شد این دو با هم صمیمیتر شوند. پیر برای ماری یک عشق تازه، شریک و همکار علمی قابلاتکا بود.
فعالیتهای حرفهای ماری کوری
تحقیقات اولیه ماری، همراه با همسرش، غالباً در شرایط دشوار انجام میگرفت. تمهیدات آزمایشگاهی ضعیف بود و هر دو برای بهدستآوردن معیشت مجبور بودند ساعات زیادی تدریس کنند. کشف رادیواکتیویته توسط هنری بکرل در سال ۱۸۹۶ الهامبخش کوریها در تحقیقات درخشانشان بود که منجر به جداسازی پولونیوم و رادیوم شد. در سال ۱۸۹۵، ویلهلم رونتگن موفق به کشف پرتو ایکس شد. در سال ۱۸۹۶، هانری بکرل کشف کرد که اورانیوم از خود، پرتوهایی میافشاند که از لحاظ قدرت نفوذ شبیه پرتو ایکس هستند. او نشان داد که این تابش، برخلاف فسفرسانس به منبع خارجی انرژی وابسته نیست و به نظر میرسد که بهصورت خودبهخود از اورانیوم منتشر میشود. ماری کوری که تحتتأثیر این دو کشف قرار داشت، تصمیم گرفت تا آنجا که از لحاظ تحقیقاتی میسر است، پرتو تابیده شده از اورانیوم را بهعنوان یک رساله تحقیقاتی مورد بررسی قرار دهد. او از روش نوآورانهای برای بررسی نمونههای موردنظر استفاده کرد. ۱۵ سال قبل، همسرش، پیر کوری و برادرش موفق به توسعه ابزاری حساس برای سنجش میزان بار الکتریکی شدند که نوعی الکترومتر بود.
ماری با استفاده از این ابزار موفق شد کشف کند که پرتوهای تابیده شده از اورانیوم موجب میشوند که هوای اطراف نمونه، رسانای جریان الکتریسیته شود. با کمک این روش، اولین نتیجهای که به دست آورد، این بود که متوجه شد فعالیت یک ترکیب حاوی اورانیوم، به میزان خلوص اورانیوم آن بستگی دارد. او فرض کرد که تابش حاصل، از برهمکنش برخی از مولکولهای موجود در نمونه نیست و ناشی از خود اتمها است. این فرضیه قدمی مهم در ابطال این فرضیه بود که اتمها نامرئی هستند. سال ۱۸۹۷، آیرن، دختر اول ماری کوری، به دنیا آمد. ماری برای حمایت از خانواده به تدریس در دانشگاه مدرسه عالی نرمال مشغول شد. او فاقد یک آزمایشگاه اختصاصی بود و مجبور بود اغلب تحقیقات خود را در یک انبار انجام دهد. این انبار که قبلاً از آن بهعنوان اتاق تشریح برای دانشجویان پزشکی استفاده میشد، تهویه مناسب نداشت و حتی در مقابل آب نیز نفوذناپذیر نبود. در آن زمان، ماری و دیگران از مضرات قرارداشتن در معرض امواج رادیواکتیو ناآگاه بودند و همین باعث میشد که آنها بدون پوشش مناسب با مواد رادیواکتیو در تماس باشند.
کشف توریم توسط ماری کوری
ماری کوری مطالعات خود را بر روی دو ماده معدنی که منبع اورانیوم بودند آغاز کرد. الکترومتر او نشان داد که این دو ماده معدنی چندین برابر اورانیوم فعال هستند. او برایناساس نتیجه گرفت که این کانیهای معدنی حتماً باید دارای مقادیری از ماده دیگری باشند. مادهای که در برابر اورانیوم بهمراتب فعالیت بیشتری دارد. ماری جستجوی هدفمند خود را برای پیداکردن این ماده جدید شروع کرد تا اینکه سرانجام در سال ۱۸۹۸ موفق به کشف عنصری رادیواکتیو شد که امروزه آن را با نام توریم میشناسیم. پیر کوری عمیقاً تحتتأثیر کشفیات ماری قرار گرفت تا جایی که همان سال تصمیم گرفت کارش در زمینه بلورها را رها کند و به ماری بپیوندد. ماری در این مورد مقالهای منتشر کرد. در آن زمان هیچکس در دنیای فیزیک متوجه نشد که ماری در مقالهای که منتشر کرده به چه حقیقتی اشاره کرده است. آنها اینگونه باور کردند که این کانیها حاوی عنصری با فعالیتی بیشتر در مقایسه با خود اورانیوم هستند. ماری برای اثبات این عنصر جدید، ۱۰۰ گرم از آن ماده معدنی را وزن کرد و بعد به کمک هاون آن را سایید. در آن زمان آنها نمیدانستند، آن چیزی که به دنبال آن هستند، آنقدر میزانش اندک است که برای رسیدن به مقدار کمی از آن به چندین تن سنگ معدن نیاز است.
کشف پولونیوم و رادیوم توسط ماری کوری
سال ۱۸۹۸ کوری و همسرش مقاله دیگری را به چاپ رساندند که از وجود عنصر جدیدی به نام پولونیوم حکایت داشت. اواخر همان سال آنها عنصر دیگری را کشف کردند و آن را رادیوم نامیدند. کوریها برای این که دستاوردهایشان را بدون هیچ شک و شبههای به اثبات برسانند، تلاش کردند که عنصرهای پولونیوم و رادیوم را بهصورت خالص تهیه کنند. کوریها روشی بسیار طاقتفرسا و دشوار را برای جداسازی رادیوم با کمک روشهای مختلف تبلور مجدد به کار گرفتند. سرانجام و در سال ۱۹۰۲، آنها موفق شدند که از یک تن سنگ معدن به حدود ۰.۱ گرم رادیوم کلرید برسند. ماری در سال ۱۹۱۰ موفق شد که رادیوم خالص فلزی را تهیه کند. بااینحال او هرگز موفق به خالصسازی و جداسازی عنصر پولونیوم (که دارای نیمه عمری برابر ۱۳۸ روز بود) نشد. بین سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۲، کوریها بیش از ۳۲ مقاله مشترک یا انفرادی منتشر کردند که در میان آنها مقالهای بود که بیان میداشت که با قرارگیری در معرض رادیوم، سلولهای سرطانی زودتر از سلولهای سالم کشته میشوند.
جایزه نوبل فیزیک ماری کوری
سال ۱۹۰۳، فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد، به پاس خدمات خارقالعادهای که با تحقیقاتشان بر پدیده رادیواکتیویته انجام دادند، به پیر کوری، ماری کوری و هنری بکرل جایزه نوبل داد. ماری کوری اولین زنی بود که جایزه نوبل میگرفت. ماری و پیر توانستند با پول جایزه نوبل اولین دستیار آزمایشگاه خود را استخدام کنند. پس از دریافت جایزه نوبل، دانشگاه ژنو به پیر کوری پیشنهاد همکاری داد، دانشگاه پاریس هم به او کرسی استادی فیزیک را پیشکش کرد، بااینحال کوریها همچنان یک آزمایشگاه مناسب نداشتند.
مرگ پیر کوری
سال ۱۹۰۴، آیو، دومین دختر ماری، به دنیا آمد. سال ۱۹۰۶، پیر کوری در یک سانحه جادهای کشته شد. او زیر باران شدید از خیابان رد میشد که به یک درشکه برخورد کرده و زیر چرخهای درشکه جمجمهاش شکسته و درجا فوت میکند. ماری در اثر مرگ شوهرش به کلی از لحاظ روانی فروپاشید. ماه بعد، گروه فیزیک دانشگاه پاریس کرسی استادی فیزیک را به ماری پیشنهاد کرد. او این پیشنهاد را قبول کرد با این امید که به یاد پیر، یک آزمایشگاه در سطح جهانی درست کند. ماری اولین زنی بود که در دانشگاه پاریس استاد شد.
سال ۱۹۱۱ معلوم شد که کوری یک سال است که با دانشجوی سابق پیر کوری رابطه عاشقانه دارد. این خبر موجب رسوایی رسانهای او شد. تا جایی که روزنامهها او را یک یهودی خارجی خطاب کردند. ماری جمعیت خشمگینی را مقابل خانهاش دید برای همین به خانه دوستش پناه برد. در همان سال ماری به علت افسردگی و ناراحتی کلیه در بیمارستان بستری شد. تقریباً کل سال ۱۹۱۲ هم از ظاهر شدن در مجامع عمومی اجتناب کرد و پیش دوستش در انگلستان ماند. پس از وقفهای ۱۴ ماهه، کوری به آزمایشگاه خود بازگشت.
جایزه نوبل شیمی ماری کوری
شهرت جهانی کارهای ماری کوری به سطح بالاتری رسید بهطوریکه آکادمی پادشاهی علوم سوئد با وجود مخالفتهای متأثر از رسوایی رسانهای ماری، برای بار دوم به او جایزه نوبل اعطا کردند. اما این بار جایزه، نوبل شیمی بود که به پاس خدمات او به پیشرفت علم شیمی بهخاطر کشف عناصر رادیوم و پولونیوم و مطالعه بر روی آنها بود. ماری اولین کسی بود که دو جایزه نوبل میگرفت و جزء دو نفری هست که دو نوبل در دو حوزه مختلف گرفته است.
فعالیت ماری کوری در بنیاد رادیوم
در سال ۱۹۱۲، «جامعه علمی ورشو» مدیریت آزمایشگاهی جدید در ورشو را به ماری پیشنهاد داد؛ اما او قبول نکرد؛ چون بر گسترش بنیاد رادیوم متمرکز بود و میخواست تا آگوست سال ۱۹۱۴ آن را تکمیل کند. با دریافت دومین جایزه نوبل، ماری توانست دولت فرانسه را متقاعد نماید تا به بنیاد رادیوم کمک کند. در این بنیاد، تحقیقات در زمینه شیمی، فیزیک و پزشکی و دارو انجام میشد. ماری مدیر آزمایشگاه کوری در بنیاد رادیوم دانشگاه پاریس شد. سال ۱۹۱۳ ماری کوری به لهستان رفت و در ورشو مورد استقبال مردم قرار گرفت.
جنگ جهانی اول و اقدامات ماری کوری
با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، توسعه بنیاد رادیوم متوقف شد. زیرا بسیاری از پژوهشگران را به ارتش فرانسه فراخواندند. در جریان جنگ جهانی اول، ماری دریافت که اگر هرچه زودتر مجروحان جراحی شوند، امکان قطع عضو کمتر خواهد بود؛ به همین دلیل، او نیاز به یک مرکز رادیولوژی را در خط مقدم جبهه احساس کرد. پس از یک مطالعه سریع درباره رادیولوژی، آناتومی بدن و مکانیک خودرو، او تجهیزات پرتو ایکس همراه با وسیله نقلیه و ژنراتورهای کمکی تهیه کرد و بهاینترتیب واحدهای سیار رادیوگرافی راه انداخت. این واحدها به «کوریهای کوچک» معروف شدند. در اواخر سال ۱۹۱۴، ماری مدیر خدمات رادیولوژی صلیب سرخ شد و اولین مرکز رادیولوژی ارتش فرانسه را تأسیس کرد. در نخستین سال جنگ، ماری ابتدا با کمک یک دکتر نظامی و دختر ۱۷ سالهاش، ایرین، ۲۰ ماشین سیار رادیولوژی و ۲۰۰ واحد رادیولوژی در بیمارستانها دایر کردند. بعدها ماری به زنان دیگری برای دستیاری آموزش داد. سال ۱۹۱۵، ماری یک سوزن توخالی تهیه کرد که در معرض تابش رادیوم بود و رادیواکتیو و گازی بیرنگ از آن ساطع میشد. این سوزن برای ضدعفونیکردن بافتهای عفونی مورداستفاده قرار میگرفت. او رادیوم موردنیاز را از همان یک گرم ذخیرهای که داشت تأمین میکرد. تخمین زده شده بیش از یک میلیون سرباز مجروح در واحدهای پرتو ایکس ماری کوری مداوا شدند. درهرصورت دولت فرانسه هیچ تقدیر رسمی ای از او نکرد. بلافاصله بعد از شروع جنگ، ماری خواست مدالهای طلای جایزه نوبل خود را برای کمک به جنگ اهدا کند؛ اما بانک ملی فرانسه نپذیرفت.
ورود ماری کوری به آمریکا
در سال ۱۹۲۰، دولت فرانسه به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد کشف رادیوم، دستمزدی برای ماری کوری تعیین کرد. در سال ۱۹۲۱، ماری برای جذب سرمایه در جهت تحقیقات بر روی رادیوم به آمریکا رفت. در آنجا، به طرز باشکوهی از او استقبال شد. رئیسجمهور وقت آمریکا، وارن هاردینگ، پذیرای ماری در کاخ سفید شد و یک گرم رادیوم جمعآوریشده در ایالات متحده را به وی هدیه داد.
زندگی ماری کوری در ده سال پایانی عمرش
سال ۱۹۲۳ ماری زندگینامه همسر درگذشتهاش را نوشت و با عنوان «پیر کوری» منتشر نمود و تا آخر عمر با شخص دیگری ازدواج نکرد. با مدیریت ماری کوری، چهار نفر دیگر از کارکنان بنیاد رادیوم برنده جایزه نوبل شدند. در نهایت، بنیاد رادیوم پاریس به یکی از چهار آزمایشگاه بزرگ تحقیقات رادیواکتیو جهان تجهیز شد. در سال ۱۹۲۵، او به لهستان رفت تا در مراسم شروع ساخت بنیاد رادیوم ورشو شرکت کند. در سال ۱۹۲۹، ماری برای بار دوم به آمریکا رفت و توانست برای بنیاد رادیوم ورشو، رادیوم فراهم کند. این بنیاد در سال ۱۹۳۲ با مدیریت خواهر ماری افتتاح شد. سال ۱۹۳۰ ماری کوری بهعنوان عضو کمیته جهانی فراوانیهای ایزوتوپی و وزنهای اتمی انتخاب شد و تا آخر عمر در آنجا خدمت کرد. ماری کوری در آخرین سال زندگیاش روی کتابی با عنوان رادیواکتیویته کار کرد که پس از مرگش منتشر شد.
مرگ ماری کوری
ماری کوری برای آخرین بار در سال ۱۹۳۴ به لهستان رفت. چند ماه بعد در سن ۶۶ سالگی در بیمارستانی در شهر «پاسی» در جنوب شرق فرانسه بهخاطر «کمخونی آپلاستیک» درگذشت. باور بر آن است که بهخاطر قرارگرفتن طولانیمدت در معرض پرتوهای رادیواکتیو، مغز استخوان او آسیب دیده و باعث مرگ وی شده است. آثار خطرناک تشعشعات رادیواکتیو در آن زمان شناخته شده نبود؛ به همین دلیل، ماری کوری تجهیزات ایمنی لازم در برابر آن پرتوها را نداشت. او لولههای آزمایش حاوی ایزوتوپهای رادیواکتیو را در جیبش یا در کشوی میزش میگذاشت؛ بهطوریکه میگفت اشعه تابش رادیولوژی در تاریکی دیده میشد. ماری کوری در دوره جنگ جهانی اول نیز وقتی بهعنوان رادیولوژیست در بیمارستانهای صحرایی کار میکرد، بدون محافظ در معرض پرتوهای ایکس قرار داشت. وقتی بدن کوری در سال ۱۹۹۵ نبش قبر شد، چنین گزارش دادند که «او وقتی زنده بود نمیتوانسته است در معرض سطوح مرگبار رادیوم قرار گرفته باشد». نتیجه آزمایشها میگفت که رادیوم تنها وقتی خطرناک است که خورده شود؛ بنابراین، بیماری وی بهاحتمال زیاد بهخاطر رادیوگرافی در دوره جنگ جهانی اول بوده است.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه زنان موفق دنیا، مقالات زندگی سالم و ویدئوهای آموزشی استقلال مالی را برای ازدواج موفق و زندگی سالم خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.