موقعیت شما در سایت:
از ترک ناگهانی رابطه تا بازسازی خود
از ترک ناگهانی رابطه تا بازسازی خود
0 نظر
0 لایک
20825 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/08/16
توضیحات
ترک ناگهانی رابطه یک بررسی عمیق در مورد چگونگی مواجهه با این تجربه دردناک، یادگیری از آن برای رشد شخصی و چگونگی استفاده از این تجربه برای ساختن آیندهای بهتر. بیایید با هم این مسیر را طی کنیم.
متأسفانه شاهد این هستیم که روابط عاطفی چه در قالب دوستی و چه در قالب ازدواج، احساسات و عواطف ماندگاری ندارد. به عبارتی عشق برای یک مدت کوتاهی حاکم است و بعد از مدتی عشق افول میکند. سؤال اینجاست که واقعاً اگر عمر عشق شش ماه، یک سال یا دو سال است آیا ضرورتی دارد آدم ازدواج کند؟ آیا واقعاً این ذات عشق است که اینقدر افول پذیر است؟ یا نه؟ در ارتباط چیزهایی رقم میخورد و اتفاقهایی میافتد که عشق بعد از مدتی کمفروغ میشود. به نظر میرسد که در فرهنگ ارتباط، در فرهنگ عشق و فرهنگ ازدواج یک سری آلودگیهایی که ممکن است خیلی هم به چشم ما نیاید رقم خورده است که باعث میشود بعد از مدتی روابط تیرهوتار شود! باعث میشود روابط به چالشهای کوچک و بزرگ منتهی بشود.
اگر نگاهی به دوروبرمان بیندازیم به کسانی که وارد رابطه عاطفی شدهاند میبینیم که تعدادی از آنها خدا را شکر این رابطه را حفظ کردهاند ولی به نظر میرسد این تعداد نسبت به افرادی که روابط عاطفی آنها با چالش و شکست مواجه شده است خیلی محدود هستند! ولی تعدادی هم هستند که لزوماً ارتباط آنها به جدایی نمیکشد و زندگی را ادامه میدهند اما هیچوقت آن عشق و حرارت اول راه را ندارند و انگار گزینههای دیگری باعث شده که بمانند و زندگی کنند مثل داشتن یک فرزند، ترس از آبرو، یا هر عاملی غیر از عشق و احساس. اگر قرار باشد یک زندگی را شروع کنیم فقط برای یک دوره کوتاه خب این خطاست! شاید اگر عشق به شکل صحیح نگهداری شود قطعاً عشق در سال سیام بهمراتب از عشق در سال سوم و ماه سوم باید بیشتر باشد!! آنچه که باعث میشود ما این عشق را نبینیم وجود آلودگی و ناهماهنگی در فرهنگ ماست این آلودگیها اینقدر در ذهن ما عجین شده که شاید خیلی شیک از طریق کتابها یا حتی شاید توسط روانشناسان یا بهغلط از طریق رسانهها به ما عرضه شود.
چرا یهویی ترکمون میکنند؟
بیشتر ما طعم شکست در رابطه عاطفی را تجربه کردیم، بعضیها یکبار یا بیشتر از یکبار. اما چرا مدام در رابطههایی که ایجاد میکنیم بازنده و شکستخوردهایم؟! چرا همش ما باید در روابط عاطفی شکست بخوریم؟ علت اینکه رابطه عاطفی شکست میخورد چیست؟ یا بهتر بگویم چه کسی مقصر اصلی این شکست عاطفی است؟ چرا نمیتوانیم رابطه عاطفی که لایقش هستیم را بسازیم؟ شکست در رابطه از سختترین تجربههایی است که یک فرد در طول زندگیاش با آن مواجه میشود. سنگینی این اتفاق تا مدتها حتی سالها در دل فرد باقی میماند و هر روز به دنبال پاسخ این سؤال هست که چرا یکدفعه تنهام گذاشت و رفت؟ من که عاشقش بودم و هر کاری بهخاطر او انجام میدادم، پس چرا رفت؟ من که به خاطرش از همه چی گذشتم، پس چرا یکدفعه ولم کرد؟ به نظر شما چه اتفاقی در رابطههای عاطفی میافتد که طرف مقابل میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند؟ چه میشود که نتیجه آن همه ابراز عشق و علاقه بهیکباره ترککردن و جدایی میشود؟
اینها سؤالاتی است که اکثر افراد پاسخ آنها را نمیدانند و به همین دلیل خودشان ناخواسته، مسبب ترکشدن و تنهاییشان میشوند. ممکنه برای خودتون یا یکی از کسانی که میشناسید این اتفاق افتاده باشه، کسی که همهجوره بهش اهمیت میدادید و باورش داشتید، یهو و بدون هیچ دلیلی غیب میشه و دیگه هیچ خبری ازش ندارین. البته این مسئله اصلاً مسئله جدیدی نیست و زمان زیادی که مردم بدون اینکه توضیحی بدن از رابطه خارج میشن و دیگه هیچ وقت به اون رابطه برنمیگردند. طبق تحقیقاتی که انجام شده تقریباً 50 درصد خانمها و آقایون خارجشدن ناگهانی طرف مقابل از رابطه رو تجربهکردن و تقریباً به طور یکسان روابط عاطفیشون خراب شده؛ برخلاف اینکه ترککردن و یهویی ناپدیدشدن در روابط خیلی شایع هستش، تأثیر اون میتونه خیلی جدی و مخرب باشه. بخصوص برای افرادی که عزت نفس خیلی پایینی دارند میتونه آسیبهای روانی جدی به دنبال داشته باشه.
چرا افراد به طور ناگهانی از رابطه خارج میشن
افرادی که غیب شدن رو در پیش میگیرند در وهله اول سعی میکنند از احساسات ناخوشایندی که ممکنه برای خودشون پیش بیاد جلوگیری کنند و به تأثیر رفتارشون روی طرف مقابل اصلاً فکر نمیکنند. البته این رفتار یعنی ترککردن یهویی و ناپدیدشدن یهویی تو روابطی که در فضای مجازی شکل میگیره خیلی بیشتر دیده میشه، چون روابطی که توی این فضاها ایجاد میشه احتمالاً دوستان مشترک کمتری دارند، مکانهای کمتری وجود داره که بخوان هم زمان در اونجا حضور داشته باشن، و لازم باشه دوباره با هم دیگه رودررو بشن؛ بنابراین ترککردن رابطه براشون خیلی راحت تره و عواقب و عوارض کمتری داره.
وقتی ترکمون میکنن چه احساسی داریم
برای خیلی از آدمها این تجربه شامل بیتوجهی، بیاحترامی و مورد سوءاستفاده قرارگرفتن و بیارزشی تلقی میشه. هرچقدر تعداد دیدارهای عاشقانه شما تو این رابطه بیشتر بوده باشه این مسئله براتون ناخوشایندتر و دردناکتر هست. وقتی فرد موردعلاقه ما و فردی که باهاش رابطه عاطفی داشتیم ارتباطش را با ما قطع میکنه حس عمیقی از خیانت رو تجربه میکنیم.
چرا ترکشدن ناگهانی دردناکه
ترکشدن اون قسمتی از مغز رو فعال میکنه که درد فیزیکی هم توی همون نقطه حس میشه. در حقیقت میتونید درد احساسی ترکشدن رو با داروهای مسکن آرام کنید، اما علاوه بر درد بیولوژیکی متأسفانه درد و پریشانی روانی را هم ما باید تحمل کنیم. ترکشدن ناگهانی چون هیچ فرصتی برای فکرکردن و داشتن واکنش مناسب به ما نمیده، باعث شکلگیری یک سناریوی بیپایان توی ذهن ما میشود و همین بیشتر ما رو اذیت میکنه چون نمیدونیم واکنشمون باید چی باشه.
آیا بعد نگران اون فرد بشیم؟
اتفاق بدی براش افتاده؟ بستری شده؟ آسیبدیده؟
آیا سرش شلوغه؟ گرفتاره؟ گوشیش گم شده؟ خودش تماس میگیره؟
چون نمیدونیم که چه اتفاقی افتاده، بنابراین نمیتونیم واکنش مناسبی داشته باشیم و همه این فشارهای روانی و احساس نخواسته شدن، سرافکندگی و بیاحترامی و بیارزشی رو مجبوریم تحمل کنیم. گاهی ممکنه بعضی موارد باعث بههمریختگیمون بشه و خارج از کنترلمون باشه.
باور غلطی که باعث عشقهای کوتاهمدت است
شاید شما بارها و بارها شنیده باشید که اگر میخواهید یک همسر خوب پیدا کنید، اگر میخواهید کسی را انتخاب کنید که با شما همسازی خوبی داشته باشد بهتر است کسی را انتخاب کنید که با شما شباهت داشته باشد! حتی از مفاهیم دینی و فرهنگی هم استفاده غلط میشود و ما را بهاشتباه میاندازد! همهی اینها در صورتی است که این تفکر کاملاً نادرست است. اصلاً کسی پیدا نمیشود که شبیه شما باشد هر کدام از شمایی که این مطلب را میخواند شک ندارم که فردی هستید کاملاً متمایز از دیگران! هرکدام از ما یک موجود منحصربهفرد هستیم بنابراین باید توجه کنیم این همه تأکید بر شباهت چه اتفاقهایی را رقم میزند؟ متأسفانه در ذهن ما جا انداختهاند که شما فقط وقتی خوشبخت میشوید که یکی مثل خودتان پیدا کنید درصورتیکه اینطور نیست. شما باید کسی را پیدا کنید که با وجود تمام تفاوتها و مغایرتها بتوانید درک درست و شناخت کاملی از هم داشته باشید تا بتوانید در کنار هم آرامش داشته باشید.
متأسفانه در فرهنگ ما چون معمولاً شناخت محدود است، راجع به طرف مقابل اطلاعات نسبی داریم و فقط به این فکر میکنیم که چقد ما با هم همتا هستیم؟! اما وقتی بعد از مدتی تفاوتها آشکار میشود آنجاست که به ذهنتان میآید ما اصلاً برای هم ساخته نشدهایم، ما هر کداممان در دنیایی دیگر سیر میکنیم و اصلاً همدیگر را درک نمیکنیم و در نهایت چالش و جدال پیدرپی. موارد شبیه به این فراوان هستند یا شاید یکی از چیزهایی که باید خیلی روی آن تأکید کنیم فقدان مهارتهای است برای حل مشکل، حل تعارض، تردید نکنید هر ارتباطی هرچقدر هم با عشق شروع شده باشد هر چقدر هم هر دو نفر آدمهای فرهیخته و آدمهای رشد یافتهای باشند. باز هم کلی تعارض و کلی اختلاف سلیقه و مسائل مختلف هست. متأسفانه مهارتهای حل مسئله و سازگاری در ذهن آدمهایی که میخواهند وارد ارتباط شوند به نوعی شکل نگرفته و همین مشکل ایجاد میکند.
کارهایی که باعث خرابشدن رابطه میشود
رابطه عاطفی همیشه آنطور که دوست داریم پیش نمیرود مثلاً احساس میکنیم رابطه ما دچار روزمرگی و یکنواختی شده است. طرف مقابل هم تمایل ندارد بهتر شود. درصورتیکه قبلاً رابطه خیلی خوبی داشتیم. اما خب از طرفی طرف مقابل را همچنان دوست داریم و نمیخواهیم او را از دست بدهیم. در این مواقع چه کار باید کرد؟ چطور میتوانیم روزمرگی و یکنواختی در رابطه عاطفی را از میان برداریم؟ یا اینکه تصور کنید، کسی را که دوستش دارید به دلیل بیوفایی، یا خداینکرده خیانت و دلایل دیگر در کنارتان نداشته باشید. میدانم که حتی تصورکردنش هم بسیار سخت و دلخراش است. بسیاری از ما وقتی رابطهای که میتوانست بسیار عالی باشد، را از دست میدهیم با خودمان میگوییم: او لیاقت عشق مرا نداشت!!! این اواخر رفتارش با من عوض شده بود! اگر یک قدم به سمت بر میداشت من صد قدم به سمتش میرفتم!!!
گاهی اوقات هم یک رابطه خیلی خوب، پرشور و هیجانانگیز شروع میشه، مدتی هم به همین منوال ادامه پیدا میکنه. اما بعد از مدتی و به دلایل نامعلومی اون رابطه خوب به یه دره عمیق سقوط آزاد میکنه!! تابهحال تجربه رابطه عاطفی رو داشتید؟ آیا فکر کردید چرا رابطه عاطفی به یکباره رو به ویرانی میره؟ اساساً در خرابشدن رابطه عاطفی کی مقصره؟ در نظر داشته باشید وقتی رابطه عاطفی اصطلاحاً نشتی یا درز داشته باشه، باید جلوی این حفره یا نشتی رو گرفت! نه اینکه همه چیز رو تموم کرد و پشتپا زد به تمام چیزهایی که با گاهی اوقات با تحمل سختیها و خوندلخوردنها به دست اومده. ممکنه اولش این نشتی رو دستکم بگیرید اما رفتهرفته همین درز کوچیک تبدیل به یه حفره بزرگ تو زندگیتون میشه که دیگه جمعکردنش خیلی سخت و زمانبر و غیر ممکنه میشه. البته ناگفته نماند که گاهاً شما هم در خرابشدن رابطه سهمی دارید که در ادامه رفتارهایی که باعث میشه که شما ترک بشید رو براتون توضیح میدم.
بازی قربانی رو شروع نکنید!
اگر شما سهم خودتون رو از این بدبختی (خرابشدن رابطه عاطفی) دستکم بگیرید قطعاً هیچ اتفاق مثبتی براتون رخ نمیدهد. حتی باوجوداینکه از نظر خودتون کاملاً بیگناه و خوب به نظر برسید! اگه مسئولیت خودتون رو مبنی بر اینکه شما هم یک طرف این رابطه عاطفی هستید، نپذیرید دائماً به دنبال مقصر میگردید!! و هرگز فکر نمیکنید که ممکنه خودتون هم مقصر باشید! پس اولین کاری که برای تعمیر یه رابطه عاطفی باید انجام بدید اینه که دست از پیداکردن مقصر بردارید. خودتون رو مسئول کارهایی که انجام دادید بدونید و قبول کنید که شما هم یه طرف این قضیه هستید.
جنگ اول بِه از صلح آخر!
این نکته خیلی مهم رو همینجا گوشزد میکنم؛ عزیزان من؛ خانمها، آقایون! قبل از اینکه وارد یه رابطه عاطفی بشید اونم خیلی عمیق و لیلی و مجنون وار خواهش میکنم چندین جلسه یا حداقل یک جلسه! باهم صحبت کنید. انتظارات، توقعات، آیندهنگریها، جهانبینی و نوع نگاهتون به زندگی و کلی موارد ریزودرشت دیگه هستند که باید در موردشون صحبت کنید و بدونید آیا در مورد این مسائل با هم تفاهم دارید؟ اصلاً زبان مشترکی باهم دارید که بتونید لحظاتی که در کنار هم هستید، درمورد یه موضوع خاص بحث کنید؟ خرابشدن رابطه عاطفی دقیقاً از همینجاها شروع میشه! از اینکه شما با طرف مقابلتون احساس مشترکی نسبت به موضوعات مختلف نداشته باشید و درنتیجه زبان مشترکی بین شما و طرف مقابلتون نخواهد بود. مثلاً پسری را تصور کنید که به دختری میگوید: من دوست دارم همسر آیندم منو راحت بزاره! و زیاد بهم گیر نده و سیم جینم نکنه! خب از همین یه جمله بهراحتی میشه فهمید که این آقا دنبال یه خانمی میگرده که صبح تا شب بپزه، بشوره و بسابه و در مقابل رفتارهای این آقا جیکشم درنیاد. در مقابل این آقا هر کاری دلش خواست انجام بده! هرجایی دوست داشت بره، هر موقع دلش خواست بیاد خونه! و کسی هم کاری به کارش نداشته باشه!!
خواهشاً خودزنی نکنید!
قطعاً شما نمیتونید به بهانه دوستداشتن این شخص، چشمتون رو به همه این موارد ببندید و به این موضوع فکر نکنید که ممکنه چه بلایی به سرتون بیاد! خب مشخصاً رؤیا، تصورات و حتی احساسات این آقا با شما زمین تا آسمون فرق داره!! و با بهانه دوستداشتن این فرد باهاش ازدواج میکنید و بعد چند وقت به دنبال این هستید که مشکلات زناشوییتون رو حل کنید!! خب اینجا کاملاً شما مقصر هستید نه اون آقا! چرا که این شما بودید که وارد یک رابطه احساسی شدید و حتی کاملاً احساسی انتخاب کردید و حتی به خودتون زحمت ندادید در مورد آینده خودتون با اون فرد، فکر کنید!گاهی اوقات مقصر اصلی خرابشدن رابطه عاطفی خود شما هستید! برای اینکه به خودتون زحمت ندید یا نه گاهی وقتها به دلیل حس دوستداشتن زیاد نمیتونید تصمیم درستی در مورد طرف مقابلتون بگیرید.
دلیل بسیار مهمی که باعث خرابشدن رابطهها میشود
مهمترین قانون رابطه که بیشتر زنها نمیدانند! قانون مهمی که رعایت آن قطعاً باعث حفظ روابط عاطفی خواهد شد. اما متأسفانه خیلیها از آن بیخبرند!! حفظ رابطه عاطفی یکی از دلایل بسیار مهمی که باعث پایان تلخ روابط عاطفی میشود این است که ما زنها در رابطه عاطفی خودمون رو دستکم میگیریم. دلیلی نداره رابطهای که با عشق و محبت شروع شده بعد از مدتی تموم بشه اونم با بدترین شکلهای ممکن! این وسط چه اتفاقی میفته که هیچوقت هم پیداش نمیکنیم؟! چی میشه که یه رابطهای که سراسر عشق، احترام و صمیمیت هست یه دفعه بهم میریزه؟
به نظر من، مهمترین علتی که باعث میشه رابطهها به پایان برسن، عدم مدیریت احساسات از طرف خانم هاست!! قبول کنیم که در مدیریتکردن احساساتمون ضعف داریم. این اولین قدم برای کنترل احساسات در روابط عاطفی هست. شاید بگید وقتی آدم کسی رو دوست داره میخواد جونشم فداش کنه!! بله منم احساسات و عواطف رو میفهمم!! اما دقیقاً برگ برنده منو شما در روابط عاطفی همینه، بتونیم احساساتمون رو مدیریت کنیم. مطمئنم که متوجه منظورم هستید. ببینید اگه شما همهی عشق، مهر و محبتی که به طرف مقابل دارید رو نتونید کنترل کنید، اونوقت ترس ازدستدادن طرف مقابل همهی وجودتون رو میگیره و همین ترس باعث وابستگی، چسبندگی و دلبستگیهای منفی میشه. اونوقته که اون اتفاقی که نباید بیفته، میفته!!!
چطوری ترکشدن یهویی رو پشت سر بگذاریم
نکته مهمی که باید بیاد داشته باشین اینه که وقتی کسی شما رو ناگهانی ترک میکنه، رفتار او شما و ارزشتون رو برای دوست داشته شدن زیر سؤال نمیبره! حتی هیچ نتیجهای هم نمیتونید از کسی که این کار رو با شما کرده بگیرید. این رفتار فقط نشون میده که شخص مقابل جرئت مقابله با احساسات ناخوشایند خودش یا شما رو نداشته و درکی از تأثیر رفتارش روی شخص مقابل هم نداشته یا بدتر از این اهمیتی برای شما قائل نبوده. درهرصورت این پیام خیلی روشن و واضحی هست که از طرف مقابل برای شما ارسال شده. "حفظ یک رابطه سالم انسانی و عاطفی با تو خارج از توان منه و من ضعیفتر از اینم که بخوام این کار رو برای تو انجام بدم".
چطوری با ترک ناگهانی کنار بیاییم
توی این موقعیت بهتره شما شخص خوب داستان باشید و وقار خودتون رو حفظ کنید، اجازه بدید این فرد بدون هیاهو و جنجال از زندگی شما خارج بشه، اجازه ندید توی هیچ موقعیتی رفتار غلط دیگران شما رو آسیبپذیر کنه و از تجربه رابطه جدید و داشتن آینده بهتر محروم کنه. انرژیتون رو هدر ندید و روی کارهایی تمرکز کنید که خوشحالتون میکنه و بدونید و مطمئن باشید، اگر شما با احترام و صداقت با دیگران رفتار میکنید، فردی که ترکتون کرده لیاقت شما رو نداشته و تو مسیر زندگیتون با فرد خیلی بهتری آشنا خواهید شد.
آنچه باید از دلایل ترک رابطه بدانیم
ترک ناگهانی رابطه میتواند تجربهای دردناک و سخت باشد. این یک تجربه است که ممکن است به ما احساس تنهایی، ناامیدی و حتی خشم بدهد. اما درعینحال، این میتواند فرصتی برای رشد شخصی و یادگیری در مورد خود و ارزشهایمان باشد. وقتی رابطهای ناگهانی تمام میشود، ممکن است احساس کنیم که دنیا به پایان رسیده است. اما مهم است که به خودمان اجازه دهیم تا احساساتمان را بیان کنیم. این میتواند به ما کمک کند تا با احساساتمان روبرو شویم و از آنها یاد بگیریم. در این زمانهای سخت، حمایت از دوستان و خانواده میتواند بسیار مفید باشد. آنها میتوانند به ما کمک کنند تا از این دوران سخت عبور کنیم و به ما یادآوری کنند که ما ارزشمند هستیم و میتوانیم از این تجربه یاد بگیریم. مشاوره نیز میتواند ابزاری قدرتمند برای کمک به ما در این دوران باشد. یک مشاور میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از خود داشته باشیم و به ما راههایی برای مقابله با احساساتمان نشان دهد. در نهایت، هر چند ترک ناگهانی رابطه میتواند تجربهای سخت باشد، اما میتواند ما را به سمت رشد شخصی هدایت کند. این میتواند فرصتی باشد تا ما خودمان را بهتر بشناسیم، ارزشهایمان را بازبینی کنیم و قویتر از قبل بازگردیم. پس از هر تجربه سخت، ما قویتر میشویم و این یکی از درسهایی است که میتوانیم از ترک ناگهانی رابطه بیاموزیم.
سؤالات متداول در مورد دلایل ترک روابط
چه افرادی معمولاً رابطه را به طور ناگهانی ترک میکنند؟
پاسخ: افرادی که دوست ندارند صمیمیت عاطفی داشته باشند، احتمالاً بیشتر از دیگران به طور ناگهانی رابطه را ترک میکنند. این افراد ممکن است ترس از نزدیکی یا تعهد را تجربه کنند و به همین دلیل ترجیح میدهند رابطه را قطع کنند.
چه کاری باید انجام داد بعد از آن که به طور کاملاً ناگهانی ترک میشویم؟
پاسخ: در چنین شرایطی فرد ترجیح میدهد به جای روبهروشدن، رابطه را رها کند و بهیکباره غیب شود. این میتواند بهعنوان یک راه حفاظتی عمل کند، اما ممکن است به احساس تنهایی و ناامیدی منجر شود. در این مواقع، مهم است که به خودمان اجازه دهیم تا احساساتمان را بیان کنیم و از دوستان و خانواده حمایت بگیریم.
چگونه از قطع ناگهانی رابطه جلوگیری کنیم؟
پاسخ: برای جلوگیری از قطع ناگهانی رابطه، میتوانید روابط خود را با دیگران بهبود بخشید و به آنها احترام بگذارید. این میتواند شامل ارتباط صادقانه و باز، تعهد به رشد شخصی و حل مسائل به طور سالم باشد.
چرا برخی افراد ترجیح میدهند رابطه را به طور ناگهانی ترک کنند؟
پاسخ: قطع ناگهانی رابطه عاطفی معمولاً میتواند به دلیل عدم علاقه شخصی یا راحتطلبی و تنبلی باشد. برخی افراد ممکن است احساس کنند که ترککردن راحتتر از رویارویی با مشکلات رابطه است.
چه کسانی معمولاً رابطه را به طور ناگهانی ترک میکنند؟
پاسخ: برخی افراد به جای توضیح وضعیت همه چیز را رها میکنند چون بر این باورند که ترککردن راه آسانتری است. این افراد ممکن است ترس از ردشدن یا ترس از رویارویی با مشکلات رابطه را تجربه کنند.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه زنان موفق دنیا، مقالات زندگی سالم و ویدئوهای آموزشی استقلال مالی را برای ازدواج موفق و زندگی سالم خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.