موقعیت شما در سایت:
راهنمای جامع برای درک و مقابله با افسردگی
راهنمای جامع برای درک و مقابله با افسردگی
0 نظر
0 لایک
1874 بازدید
تاریخ انتشار: 1402/08/09
توضیحات
مقالهای جامع درباره افسردگی، علائم، انواع و روشهای درمان. هدف ما افزایش آگاهی شما از این بیماری روانی و نحوه مقابله با آن است. برای یادگیری بیشتر با ما همراه باشید.
افسردگی، یکی از شایعترین و درعینحال پیچیدهترین اختلالات روانی است که در سراسر جهان با آن روبرو هستیم. این بیماری که گاهی اوقات بهعنوان ‘بیماری قرن 21’ شناخته میشود، بر خلاف آنچه بسیاری فکر می کنند، فقط بحران روحی نیست. افسردگی می تواند بر روحیه، رفتار، سلامت جسمانی و کلیه جنبه های زندگی روزمره فرد تأثیر گذار باشد. افسردگی نه تنها زندگی فرد را دچار مشکل میکند، بلکه همچنین می تواند باعث اختلال در کار و زندگی خانوادگی شود. در بسیاری از موارد، افسردگی ممکن است منجر به اختلالات خواب، کاهش اشتها و حتی افکار خودکشی شود. با وجود اینکه افسردگی چالش بزرگ و جدی است، خبر خوب این است که درمان قابل دسترس است و بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی با درمان مناسب می توانند بهبود چشمگیر پیدا کنند. در این مقاله، ما به بررسی عمق علائم، علل و راه های درمان افسردگی خواهیم پرداخت. هدف ما از نگارش این مقاله، افزایش آگاهی عمومی در مورد این بیماری و نحوه مقابله با آن است. با خواندن این مقاله، ما امیدوار هستیم که شما نه تنها درک بهتری نسبت به چالش هایی که افسردگی دارد پیدا کنید، بلکه راه هایی برای کمک به دیگران یا حتی خودتان را نیز کشف کنید.
افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال روانی است که بر روحیه و عملکرد فرد تأثیر میگذارد. این حالت با احساسات ناراحتی، بی اشتیاقی، کاهش انرژی و دلخوری شناخته میشود. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است در فعالیتهای روزانه خود با مشکلاتی روبرو شوند و حتی ممکن است احساس کنند زندگی برای آنها بیارزش است. افسردگی ممکن است باعث شود فرد ناراحت، اضطراب، پوچ، ناامید، درمانده، بیارزش و شرمسار شود. فرد مبتلا به افسردگی ممکن است علاقه خود را به فعالیتهای لذتبخش از دست بدهد، نسبت به غذا بیمیل و کماشتها شود، تمرکز خود را از دست بدهد و در روابط خود به مشکل بخورد. افسردگی گونهای اختلال عاطفی است که ریشه در تغییر فصول دارد. معمولاً افراد در فصلهای بهخصوصی بهویژه در پاییز، زمستان و بهار دچار عوارض ناشی از آن میشوند. همچنین، افسردگی را ممکن است در نتیجه تضعیف ذهن در برابر حل مسائل و گفتوگوهای ذهنی به وجود آید.
انواع افسردگی
اختلال افسردگی دائم
علائم شامل اختلال در خواب، اختلال در اشتها، اختلال در تمرکز، خستگی مداوم، فکر به خودکشی و اتمام زندگی، کندی حرکات جسمانی، کمشدن یا ازدستدادن میل جنسی، و احساس بیارزشی است.
افسردگی اساسی یا ماژور (MDD)
این نوع افسردگی بسیاری از جنبههای زندگی را مختل کرده و فراتر از خلق پایین و ناراحتی است. این نوع افسردگی بر خلق و جسم فرد مانند خواب و اشتها تأثیر منفی گذاشته و نیاز به درمان جدی دارد.
اختلال دوقطبی
با تغییرات شدید خلق همراه است. سایر علائم عبارتاند از تغییر در انرژی و همچنین سطح فعالیت در فرد.
افسردگی فصلی
چنین نوعی از افسردگی وجود دارد که در زمستان یا تابستان بروز میکند. علائم شامل دشوار شدن خواب، کمشدن علاقه به فعالیتها، مشکلات خواب و اختلال در تمرکز است.
افسردگی سایکوتیک
علائم عبارتاند از تغییرات شدید در حالات خود؛ بیقراری یا نگرانی بیاساس؛ عصبانیت یا تحریکپذیری غیرطبیعی؛ تغییر در میزان اشتها یا کاهش میل به غذا؛ تغییر در الگوی خواب یا بروز بیخوابی یا خواب زیاد؛ کاهش میل جنسی.
سندروم پیش از قاعدگی (PMS)
علائم عصبی: کمشدن تمرکز و احساس غم و اندوه و خوابآلودگی در این مدت بیشتر میشود و معمولاً خانمها در این مدت تحریکپذیری بالایی دارند.
علائم گوارشی: تهوع، استفراغ، اسهال، نفخ و افزایش وزن ناشی از جذب مایعات از جمله مشکلات گوارشی است. دردهای عضلات و بدن و همچنین چربی و یا خشکی پوست و موها در این مدت دیده میشود.
افسردگی بارداری
به دلیل تغییرات هورمونی و استرسهای فرزند جدید، یکی از مشکلات نسبتاً رایج این دوران است.
افسردگی پس از زایمان
این نوع افسردگی ممکن است به فاصله کوتاهی پس از زایمان ظاهر شود و در ۵ تا ۱۰ درصد از زنان دیده میشود. بیخوابی شدید، بیثباتی خلق و احساس خستگی از علائم شایع آن است. علائم دیگر شامل خلق پایین یا نوسان خلق شدید، گریه شدید و گاهی بدون علت مشخص، دشواری در برقراری پیوند با نوزاد، دوری از خانواده و دوستان، یا احساس طرد شدن، بین رفتن اشتها یا غذا خوردن بیش از حد معمول، ناتوانی در خواب یا خوابیدن بیش از اندازه، و خستگی بسیار شدید یا فقدان انرژی است.
افسردگی دوران سالمندی
بیماریهای جسمی عوض فشارخون، دیابت، مشکلات عضلانی، اسکلتی، بینایی و شنوایی و همچنین ازدستدادن همسر، وضعیت پایین اقتصادی و بیسوادی باعث تشدید افسردگی در سالمندان میگردد. تحرک و ورزش، داشتن یک شریک زندگی ایدئال و مقاطع تحصیلی بالا باعث کاهش اثرات افسردگی و سالمندی میشوند.
علائم افسردگی
در طول سفر زندگی، هرکسی با روزهای سخت و چالشهای مختلفی روبرو میشود. اما وقتی احساسات ناخوشایندی به طور مداوم زندگی را تسخیر میکنند و لذت از فعالیتها از بین میرود، ممکن است درگیر یک وضعیت شناخته شده به نام "افسردگی" باشید. افسردگی بهعنوان یکی از مهمترین وضعیتهای روانی، تأثیرات عمیقی بر زندگی روزمره فرد دارد. اما چگونه میتوانیم این وضعیت را تشخیص دهیم؟ چه علائمی نشانگر اینکه فرد ممکن است درگیر افسردگی باشد؟ در این متن، به بررسی علائم و نشانههای افسردگی میپردازیم تا شما بتوانید این وضعیت را بهتر شناخته و در صورت لزوم برای خود و دیگران کمک کنید. از شروع تا انتهای متن، همراه شما خواهیم بود تا درک عمیقتری از این وضعیت مهم پیدا کنید و راههای مؤثری برای مدیریت و درمان آن را کشف کنید. با ما همراه شوید تا در جهت بهبود کیفیت زندگی و روزمرگیتان قدم برداریم.
تغییرات در احساسات و ادراکات
گریه مکرر در طول روز یا احساس خلأ عاطفی احساسی شدید
ناتوانی از لذتبردن از چیزهایی که قبلاً برای فرد لذتبخش بوده
احساس ناامیدی و بیارزشی
احساس افراطی گناه یا سرزنش مکرر خود
فقدان صمیمیت نسبت به نزدیکان
احساس بد در مورد آینده و حال (پیشبینی آینده تاریک)
احساس درماندگی
افکار خودکشی
غمگینی، اضطراب، خشم و دیگر عواطف ناخوشایند به صورت غیرقابلکنترل
تغییرات در رفتار و نگرش
فقدان علاقه به فعالیتهای قبلی و کنارهگیری از دیگران
غفلت از مسئولیتها و توجهنکردن بهظاهر شخصی
تحریکپذیری و بهآسانی دستخوش خشم شدن
فقدان انگیزه بهمنظور پیگیری اهداف
نارضایتی کلی از زندگی
کاهش توان حافظه، ناتوانی در تمرکز، بلا تصمیمی و آشفتگی
تغییرات شناختی
کاهش توانایی رویارویی با مسائل روزمره
تغییرات جسمانی و شکایات بدنی
خستگی مزمن و فقدان انرژی
فقدان کامل اشتها یا خوردن اجباری
بیخوابی، بیداری زودهنگام صبحگاهی یا خواب بیش از حد
سردردها، پشتدردها و سایر شکایات مشابه بدون دلیل
مشکلات گوارشی شامل درد معده، تهوع، اشکال در هضم و تغییر در کارکردهای رودهای مثل یبوست
چرخههای نامنظم قاعدگی
کاهش یا افزایش غیرمتعارف وزن
فقدان یا کاهش تدریجی میل جنسی
سرزنشکردن خود یکی از مهمترین دلایل مبتلا شدن به افسردگی است
وقتی دائماً بهخاطر شکستها و مشکلات زندگی خودمان را مورد انتقاد قرار میدهیم، بهتدریج پیام "تو بدی" را به خودمان ارسال میکنیم و احساس حقارت را در اعماق وجودمان لمس میکنیم.فرقی نمیکند بهخاطر چه چیزی خودمان را سرزنش میکنیم، تا زمانی که این کار را ادامه میدهیم زندگی را به کام خود تلخ میکنیم و دنیا برایمان جهنم خواهد شد. بهجای این کار درسها و تجاربی که در اثر این انتخاب یا تصمیم اشتباه گرفتهایم را مدنظر قرار بدهیم و یادمان باشد که مشکلات باعث آگاهی ما میشوند و این تجارب بسیار ارزشمند هستند.بدون این تجارب اگر دوباره در همان جایگاه اولیه قرار بگیریم مسلماً اشتباهات را مجدد تکرار خواهیم کرد. شیوع افسردگی در خانمها سه برابر آقایونه، و خانمها دو برابر آقایون اقدام به خودکشی میکنن! کسی که دچار افسردگی میشه سرمایهگذاریهای عاطفی بیش از اندازه می کنه و اگر این سرمایهگذاری مثبت باشه تبدیل به عشقهای بیمارگونه میشه، اگر هم منفی باشه تبدیل به تنفر و کینه میشه.فردی که دچار افسردگی هست گوشهگیر میشه، دوست نداره با جامعه ارتباطی داشته باشه و دچار اختلالهای جنسی و بیزاری جنسی هم ممکنه بشه. داشتن هدف و انگیزه همراه با معنادرمانی کمک میکنه تا فرد بهبود پیدا کنه! هر اتفاق ناراحتکنندهای که فشار روانی زیادی رو به شما تحمیل می کنه، باید در طول شش ماه حل بشه و رو به بهبودی پیش برید در غیر این صورت حتماً باید از مشاور کمک بگیرید.
زیادهروی در محبت به دیگران شما را افسرده میکند
حتماً شنیدهاید که میگویند: محبت زیادی ممنوع! محبت زیادی نکن و زیادهروی در محبت طرف مقابل را گستاخ و پر رو میکند!! افراط در هر کاری پسندیده نیست. افراط در محبت هم، همینطور است. محبت زیادی باعث میشود که دیگران همیشه از شما متوقع باشند! زندگی را مثل یک بازی در نظر بگیرید. اما در این زندگی، قرار نیست شما همیشه بازنده باشید. برعکس، در این زندگی، خصوصاً در زندگی مشترک، بازی باید برد - برد باشد. زیادهروی در محبت، ممکن است در طولانیمدت شما را دچار افسردگی کند. اشکالی ندارد که شما به دیگران، عشق بیمنت بدهید، به آنها محبت کنید. اما حواستان باشد که دادن عشق و محبت باید بهاندازه و دوطرفه باشد. به همان اندازه که شما به طرف مقابلتان عشق میدهید، باید به همان اندازه یا بیشتر عشق دریافت کنید. قرار نیست لطف و محبت شما نسبت به دیگران، وظیفهی شما باشد. بلکه این مهر شما نسبت به دیگران است. برای هر کاری، هر لطف و بخششی حد و حدود بگذارید. شخصیت خودتان را در نظر بگیرید. به هر کسی بیش از حد ظرفیت و شخصیت او محبت نکنید. در غیر این صورت، خودتان اولین کسی هستید که چوب آن را خواهید خورد.
راه مقابله با افسردگی
آغاز روز برای بسیاری از ما زمان دشواری است. تازه از خواب بیدار شدیم و کمی زمان نیاز است تا سرحال بیاییم و بتونیم روند فعالیتهای روزمره رو از سر بگیریم. دشواری صبح هنگام برای مبتلایان به افسردگی بهمراتب بیشتر میشود. کسی که افسرده باشد گاهی حتی دلیلی برای بیرون آمدن از تختخواب نمیبیند و این ذهنیت کمی همه چیز رو پیچیدهتر میکند. یکی از راهکارهای مؤثر و کاربردی که رواندرمانگران و محققان برای مقابله با این موضوع پیشنهاد میکنند داشتن برنامه صبحگاهی منظم است. در ادامه، خواهیم گفت که داشتن برنامه صبحگاهی چطور به مقابله با افسردگی کمک میکند. همچنین، از شرح توصیهها و راهکارهایی برای اجرای برنامه صبحگاهی خواهید خواند. همراه ما بمانید
چرا وقتی افسردهایم صبحها از تختخواب دل نمیکنیم؟
بیرون آمدن از تختخواب، بنا به برخی دلایل بیولوژیکی، برای همه نسبتاً دشوار است. منتها انواع خاصی از افسردگی نظم شبانهروزی (ساعت بدن/ Circadian Rhythm) را تحتتأثیر قرار میدهند که خود باعث اختلالهای مرتبط با خواب خواهد شد. علت آنکه بخش اعظم مبتلایان به افسردگی با اختلالهایی چون بیخوابی یا خوابیدن بیش از حد سروکار دارند نیز همین است. نداشتن انرژی و انگیزه از دیگر علائم افسردگی است. بهعلاوه، وقتی به این ناراحتی مبتلا باشید، بهمحض بیدارشدن از خواب، افکار و ذهنیات منفی سراغتان خواهد آمد. این حالات و احساسات بیرون آمدن از تختخواب را بهمراتب دشوارتر خواهند کرد.
صبحها به جنگ با افسردگی بروید!
اگر قصد غلبه بر افسردگی را دارید، پیش از هر چیز باید بدانید اتکا به قرص و دارو کافی نیست. باید با تلاش و پشتکار در خود ایجاد انگیزه کنید و از هر راهکار مؤثری برای این منظور بهره بگیرید. تغییرات مرتبط با سبک زندگی در این مسیر یارای شما خواهند بود؛ مثلاً اگر سالمتر غذا بخورید، حتماً روحیهتان بهتر میشود. فرضاً بهجای آنکه صبحانه خوراکیهای با کربوهیدرات بالا یا چیزهای شیرین بخورید، به انتخابهای سالمی مثل تخممرغ و قهوه روی بیاورید که انرژی بیشتر و سالمتری در اختیارتان میگذارند. تغییر بعدی در سبک زندگی ایجاد و داشتن برنامه صبحگاهی منظم است؛ برنامهای مثلاینکه هر روز صبح از خواب بیدار شوید، کمی حرکات کششی انجام دهید، دوش بگیرید و آماده شوید. البته چندان اهمیتی ندارد چه کارهایی را در برنامه میگنجانید. این مسئله تا حدود زیادی به صلاحدید خودتان بستگی دارد. مهم آن است که کارهای انتخابشده را هر روز، دقیقاً رأس ساعتی که از قبل مقرر کردهاید انجام دهید. پیگرفتن این روند در روزهای اول برایتان دشوار خواهد بود؛ اما بهمرور برایتان عادت میشود و به طور خودکار، بدون آنکه چندان زحمتی به خود دهید، انجامشان خواهید داد. داشتن برنامه صبحگاهی منظم بسیار خوب و مفید است و کمک میکند با انگیزه و انرژی دو چندان روزتان را شروع کنید؛ انرژی و انگیزهای که بهویژه برای مقابله با افسردگی و افکار و ذهنیات منفی ناشی از آن مفید خواهد بود. وقتی افسرده باشید، نمیتوانید هر روز خود را متقاعد کنید که سرحال و با انرژی روز را از سر بگیرید. منتها اگر برنامه صبحگاهی منظم برایتان عادت شود، دیگر فکر خود را خیلی درگیر این ذهنیات منفی و بازدارنده نخواهید کرد.
10 توصیه برای داشتن بهترین برنامه صبحگاهی
بسته به عادات و ویژگیهای دیگر، هریک از ما صبحها زمانی را صرف رسیدن به خود و کارهای دیگر میکنیم. برخی زودتر از خواب بیدار میشویم و برخی دیرتر. با این حساب، بازه زمانی برنامه ما از 20 دقیقه تا 1 یا حتی 2 ساعت متفاوت خواهد بود. اگر صبحها بیشتر از 20 دقیقه فرصت ندارید، بهتر است آنچه را بیش از همه درگیرتان کرده شناسایی و فکری به حالش کنید؛ مثلاً اگر فرصت درستکردن صبحانه ندارید، از شب قبل وعدهای سالم آماده کنید و دمدست بگذارید. البته پیشنهاد ما این است که صبحها زودتر از خواب بیدار شوید و کارهای دیگری را هم در برنامه بگنجانید؛ بهویژه اگر هدفتان از ایجاد و داشتن برنامه صبحگاهی منظم مقابله با افسردگی و غلبه بر آن است. اگر میخواهید برنامه صبحگاهی برای خود طرحریزی کنید، پیشنهاد میکنیم فعلا کارهایی ساده و معمولی در برنامه بگنجانید که انجامشان چندان دشوار نباشد. بهمرور که به انجام این کارهای سادهتر عادت کردید، میتوانید پیگیر فعالیتهای دیگر شوید. دوشگرفتن، چند دقیقه مراقبه، چند حرکت کششی ساده و کارهای دیگری نظیر اینها برای شروع کار عالیاند. در ادامه، از 10 توصیهای خواهید خواند که میتوانید با اجرایشان برنامه صبحگاهی ایدئالی درست کنید.
1. خوب بخوابید
اگر خوب نخوابیده باشید، صبح کار سختتری برای پیگرفتن روند فعالیتها خواهید داشت. بهتر است کار را با ایجاد برنامهای مشخص و مؤثر برای خوابیدن شروع کنید، برای داشتن خواب خوب باید چنین مسائلی را رعایت کنید:
اتاقخواب تهویه خوبی داشته باشد
هر شب رأس ساعت مشخصی به تختخواب بروید
اتاقی که در آن میخوابید کاملاً تاریک و ساکت باشد و…
خواب کافی، اگر باکیفیت و عمیق باشد، شدت علائم اختلالهای روانی مثل اضطراب و روانپریشی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، خواب بیش از حد یا بیخوابی علائم را تشدید خواهد کرد.
2. از شب قبل، همه چیز را آماده کنید
کار دیگری که برای کاهش استرس صبح هنگام از دستتان برمیآید فراهمکردن تمامی آنچه نیاز دارید از شب قبل است: همه چیز را برای صبحانه از قبل آماده کنید، لباسهایتان را هم همینطور، کلید را جایی دم در بگذارید، و کارهای دیگری ازایندست. به این شکل همه چیز نظم بهتری پیدا خواهد کرد.
3. آفتاب بگیرید
داشتن نور کافی از المانهای برنامه صبحگاهی منظم
صبح وقتی از خواب بیدار میشوید، اگر 5 تا 10 دقیقه در آفتاب قرار بگیرید، روحیهتان بسیار بهتر میشود و زودتر سرحال خواهید آمد. اگر به نور طبیعی دسترسی ندارید، 5 تا 10 دقیقه چراغ اتاقتان را روشن کنید. نقش و اهمیت نور کافی صبح هنگام را در مقابله با افسردگی دستکم نگیرید؛ برای مثال، کسانی که در نقاط تاریکتر کره زمین زندگی میکنند بیشتر از مردم عادی اختلال افسردگی فصلی (SAD) را تجربه میکنند. یکی از نتایج مستقیم این اختلال بههمریختن نظم خواب است.
4. تختخوابتان را مرتب کنید
وقتی روزتان را با نظمدادن و مرتبکردن شروع کنید اعتماد به نفس بیشتری مییابید و احتمال آنکه در ادامه روز هم به این روند پایبند باشید، یعنی در انجام تمامی کارهای دیگر هم منظم باشید، بیشتر خواهد شد. هنوز دقیقاً مشخص نیست کسانی که خوشحالتر و باانرژیترند به مرتبکردن تختخواب میل نشان میدهند یا آنکه مرتبکردن تختخواب در درجه اول باعث خوشحالی و ثبات این احساس در آنها میشود؛ اما بههرحال اثرات مثبت آن برای پیدا کردن ذهنیت مثبتتر و غلبه بر افسردگی بر کسی پوشیده نیست.
5. آب کافی بنوشید
طبیعی است که بعد از 7 یا 8 ساعت خواب شبانه، بدن در صبح هنگام آب کافی در اختیار نخواهد داشت. پس از نخستین کارهایی که باید انجام دهید نوشیدن آب کافی است. البته منظور این نیست که فرضاً با نوشیدن آب کافی بر افسردگی غلبه خواهید کرد. منتها مطمئناً برای کاهش شدت علائم آن نظیر خستگی و کلافگی مؤثر است. بهعلاوه، بخشی از انرژی بدن متکی به آب موجود در آن است. برای حفظ انرژی و شاداببودن هم که شده بهتر است در طول روز آب کافی بنوشید.
6. وعده صبحانه را جدی بگیرید
وعده صبحانه و اهمیت آن در برنامه صبحگاهی
اگر تا 1 ساعت بعد از بیدارشدن از خواب چیزی بخورید، این کار نقش مؤثری در تنظیم قند خون و تثبیت انرژی لازم برای انجام سایر فعالیتهای برنامه صبحگاهی خواهد داشت؛ بهویژه اگر صبحانهای که میخورید حاوی چربی و کربوهیدرات سالم و سرشار از پروتئین باشد. صبحانه خوب روحیه را بهتر میکند و انرژیبخش است. پژوهشهای بسیاری دراینباره انجام گرفتهاند و تقریبا همگی بر نقش و اهمیت وعده صبحانه برای غلبه بر افسردگی و حالات ناشی از آن تأکید دارند؛ مثلاً در نتیجۀ یکی از این پژوهشها مشخص شد افرادی که عادت به خوردن صبحانه دارند، در مقایسه با کسانی که این عادت را ندارند، ترشح هورمون کورتیزول در بدنشان کمتر است؛ هورمونی که ترشح آن ایجاد استرس میکند. آجیل و ماست و تخممرغ از جمله خوراکیهاییاند که لحاظکردنشان در وعده صبحانه برای کسانی که اضطراب دارند بسیار مفید است.
7. شکرگزار باشید
قدرشناسی و شکرگزار بودن ویژگی مهمی است که پاداشهای بسیاری برای دارنده آن خواهد داشت. احساس خوشحالی و خشنودی بیشتر، پیشرفت در روابط و بهتر شدن احساسی که به خود دارید همگی از نتایج مستقیم قدرشناسیاند. برایآنکه خود را به شکرگزاری تمرین دهید، هر روز صبح 3 چیز را که بهخاطر داشتنشان قدردان خداوند و زندگی هستید جایی یادداشت کنید و تمام طول صبح آنها را در ذهن داشته باشید.
8. برای خودتان انگیزه ایجاد کنید
ایجاد انگیزه برای بیرون آمدن از تختخواب نقش کلیدی دارد، بهویژه برای مبتلایان به افسردگی. اگر چیزی نباشد که بهخاطر آن حاضر به بیدارشدن باشید، مطمئناً کار دشواری برای بلند شدن پیش رو خواهید داشت. پیشنهاد میکنیم یکی از کارهای موردعلاقهتان را در برنامه صبحگاهی بگنجانید؛ مثلاً چنددقیقهای با سگ خانگی بیرون از خانه قدم بزنید یا قهوه جدیدی را که تهیه کردهاید امتحان کنید. تغییرات خلقی صبحگاهی یا افسردگی صبحگاهی یکی از مسائلی است که برخی مبتلایان به افسردگی تجربه میکنند. در این شرایط روحی، بیدارشدن از خواب و ازسرگرفتن فعالیتهای روزمره بسیار دشوار خواهد شد. اگر چنین احساساتی را تجربه میکنید، حتماً با متخصص صحبت کنید و روند درمانی مناسب را از سر بگیرید.
9. اول صبح سراغ گوشی نروید
استفاده درست از فناوری آن را به ابزاری برای تقویت روحیه تبدیل خواهد کرد. منتها متأسفانه چککردن موبایل هنگام بیدارشدن از خواب برای بیشتر ما رفتاری غیرارادی است که بهجای تقویت روحیه، به فرسودگی ذهنی دامن میزند. استفاده نامناسب از موبایل، طبق نتایج برخی پژوهشها، علائم افسردگی و اضطراب را تشدید میکند. پیگیری اخبار و اتفاقات در ساعات اولیه صبح چندان خوشایند نیست. انجام این کار باعث نگرانی و افت روحیه میشود.
10. مدیتیشن کنید
مراقبه (مدیتیشن) از المانهای برنامه صبحگاهی برای مقابله با افسردگی
مراقبه یا مدیتیشن فعالیتی فوقالعاده سودمند برای سلامت روح و روان است. با 15 دقیقه مراقبه در صبح هنگام میتوانید همانقدر از استرس کم کنید که با رفتن به گردش در تعطیلات این کار را میکنید. پیشنهاد میکنیم حتماً جایی در برنامه صبحگاهی برای مراقبه کنار بگذارید. صبحها 5 تا 15 دقیقه را صرف انجام این کار کنید. راهی ساده برای مراقبه این است که جایی ساکت بنشینید، چشمانتان را ببندید و روی لحظه و تنفستان تمرکز کنید. هشدار ساعت یا تایمر کمکتان میکند تا زمان مشخصی را برای مراقبه کنار بگذارید. بهبود وضعیت افسردگی و کاهش استرس و اضطراب و حتی درد از دیگر نتایج ثابتشده مدیتیشن هستند.
نقش و اهمیت داشتن برنامه صبحگاهی منظم برای غلبه بر افسردگی را دستکم نگیرید. وقتی انجام کارهای خوب برایتان عادت شد، دیگر نباید با خودتان برای بیرون آمدن از تختخواب کلنجار بروید و در آخر هم حوصله نکنید. عادتشدن این فعالیتها کمک میکند هر روز صبح بهصورت خودکار سراغ انجامشان بروید؛ چون حالا دیگر میدانید مثلاً رأس ساعتی مشخص مدتی را صرف انجام فعالیتی بخصوص خواهید کرد. همچنین میدانید برای حفظ سلامت روح و روانتان باید به برنامهای که ریختهاید پایبند بمانید. با همین قدمهای کوچک میتوانید آینده بهتری پیش رویتان متصور شوید. در ضمن، اگر نتوانستید مثلاً یک روز به برنامهای که ریختهاید پایبند بمانید ایرادی ندارد. مهم آن است که دوباره ذهنیت مثبت لازم برای پیگیری کارها را در خود ایجاد کنید و در بلندمدت، به برنامه صبحگاهیتان پایبند بمانید.
آنچه باید از افسردگی بدانید
افسردگی بهعنوان یک مسئله جدی در سلامت روانشناختی مطرح شده است و تأثیرات عمیقی بر زندگی افراد دارد. این وضعیت باعث تحلیلات منفی در حالت روحی، کاهش انگیزه و کمبود انرژی، تغییر در الگوهای خواب و ازدسترفتن لذت در فعالیتهای روزانه میشود. همچنین، میتواند به کاهش عملکرد اجتماعی و شخصی، افزایش استرس و احساسات ناراحتی منجر شود. بهمنظور بهبود وضعیت افسردگی، نیازمند یک ترکیب کامل و هماهنگ از مشاوره حرفهای، درمان دارویی (در صورت لزوم)، تغییرات در سبک زندگی، و حمایت از خانواده و دوستان میباشیم. همچنین، مقالات و تحقیقات علمی مرتبط با افسردگی میتوانند به افزایش آگاهی عمومی و توسعه روشهای درمانی کمک کنند. از طریق ارتقاء شناخت جامعه درباره افسردگی، میتوان بهبود زندگی افراد مبتلا به این وضعیت را حمایت کرد و اثرات منفی آن را کاهش داد.
سؤالات متداول مربوط به افسردگی
افسردگی چیست و چه علائمی دارد؟
پاسخ: افسردگی یک وضعیت روحی است که با احساسات ناراحتی مداوم، کاهش انرژی، کمبود لذت در فعالیتها و تغییرات در خواب و اشتها همراه است.
چه عواملی میتوانند باعث افسردگی شوند؟
پاسخ: عوامل متعددی میتوانند نقش داشته باشند، شامل عوامل ژنتیکی، محیطی، شخصیتی و فردیتهای زندگی مثل استرس، تغییرات در شرایط زندگی و مشکلات اجتماعی.
چگونه میتوان از افسردگی پیشگیری کرد؟
پاسخ: حفظ سبک زندگی سالم، مدیریت استرس، حفظ روابط اجتماعی، و در صورت لزوم مراجعه به متخصص روانشناسی میتواند به پیشگیری از افسردگی کمک کند.
چگونه میتوان افراد مبتلا به افسردگی را حمایت کرد؟
پاسخ: به افراد مبتلا به افسردگی باید با احترام و حمایت نشان داده شود. گوشدادن به آنها، ارائه حمایت هیجانی و مشارکت در مراجعه به متخصصین بهبود زندگی آنها را تسهیل میکند.
آیا افسردگی قابلدرمان است؟
پاسخ: بله، افسردگی قابلدرمان است. از طریق مشاوره حرفهای، درمان دارویی (در صورت لزوم) و تغییرات در سبک زندگی، بسیاری از افراد میتوانند بهبود یابند و کیفیت زندگی بهتری را تجربه کنند.
ارسال نظر
0دیدگاه
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی، تبلیغ، لینک باشد منتشر نشده و حذف می شوند.
خبر خوب اینکه در مقالات آموزشی مطالب زندگینامه زنان موفق دنیا، مقالات زندگی سالم و ویدئوهای آموزشی استقلال مالی را برای ازدواج موفق و زندگی سالم خودتان برایتان قرارداده ایم.
دیدن نظرات بیشتر
تعداد کل نظرات: 0 نفر
چک لیست های زندگی جدید
هر روز چک لیست های جدید برای شما آماده و منتشر میکنیم.